در نظام حقوق کیفری ایران، تقسیمبندی انواع جنایت بر اساس عنصر روانی مرتکب، از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از پیچیدهترین و در عین حال کمتر شناختهشدهترین انواع جنایت، «جنایت خطای محض» است. در این نوع از جنایت، نه تنها مرتکب هیچگونه قصدی برای ارتکاب فعل مجرمانه ندارد، بلکه نتیجه نیز خارج از دایره اراده و پیشبینی او رخ میدهد. به عبارت دیگر، رفتار مجرمانه نه ناشی از قصد، و نه حتی ناشی از بیاحتیاطی یا بیمبالاتی است، بلکه از نوعی خطا یا اتفاق کاملاً غیرقابل پیشبینی ناشی شده که به فرد زیاندیده آسیب زده است.

قانونگذار در ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی بهصراحت مصادیق این نوع جنایت را مشخص کرده است، اما همچنان در عمل، تشخیص دقیق آن و تفکیک آن از سایر جنایات مانند شبهعمد یا حتی قتل عمد، محل بحث و اختلاف نظر است. در این مقاله، بهطور کامل و با زبانی ساده و مستند، به بررسی ابعاد مختلف جنایت خطای محض میپردازیم.
جنایت خطای محض چیست؟ تعریف فقهی و قانونی
جنایت خطای محض نوعی از جنایات است که در آن، مرتکب نه قصد انجام فعل زیانبار را دارد و نه قصد وارد کردن آسیب به شخص خاصی را. این جنایت بدون اراده، بدون تقصیر و کاملاً غیرعمدی رخ میدهد. مطابق ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی، جنایتهایی که در حالت خواب یا بیهوشی، توسط صغیر یا مجنون، یا بدون قصد فعل و نتیجه واقع شوند، خطای محض محسوب میشوند. در این موارد، پرداخت دیه معمولاً بر عهده عاقله است، نه خود مرتکب.
نکته مهم این است که برخلاف جنایات شبه عمد، در جنایت خطای محض، نه قصد فعل وجود دارد و نه قصد نتیجه. این تفاوت بنیادین، مبنای بسیاری از احکام فقهی و حقوقی در این زمینه است.
🔹تعریف در فقه اسلامی
در فقه، جنایت خطای محض به مواردی اطلاق میشود که فرد بدون داشتن هرگونه سوءنیت یا حتی اراده، موجب آسیب یا قتل شخصی دیگر شود. فقها معمولاً این نوع جنایت را مستلزم پرداخت دیه میدانند و معتقدند مسئولیت مالی آن نه بر عهده خود مرتکب، بلکه بر عهده عاقله (خویشاوندان ذکور نسبی پدری) است.
شرایط تحقق جنایت خطای محض در قانون مجازات اسلامی
برای اینکه یک جنایت از نظر حقوقی «خطای محض» تلقی شود، باید چند شرط اساسی وجود داشته باشد که هم در نظریات فقهی و هم در مواد قانونی، بهویژه ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی، به آنها پرداخته شده است. در این بخش، به بررسی دقیق این شرایط میپردازیم.
📌 نبود قصد فعل و قصد نتیجه
اولین و مهمترین شرط تحقق جنایت خطای محض، نبود مطلق قصد انجام فعل زیانبار و نبود قصد رسیدن به نتیجهی مجرمانه است. به عبارتی، نه تنها مرتکب نمیخواهد به کسی آسیبی وارد کند، بلکه فعل او نیز اساساً برای هدف مجرمانهای نبوده است.
برای مثال، شخصی که تیری برای شکار حیوانی رها میکند و آن تیر به انسانی برخورد میکند، هیچیک از دو قصد یاد شده را نداشته است. در صورتی که نتیجه این نوع جنایت، منجر به فوت شخص شود، موضوع با عنوان قتل خطای محض شناخته می شود.
📌 عنصر روانی صفر؛ فقدان سوءنیت یا تقصیر
در جنایت خطای محض، مرتکب حتی از منظر بیاحتیاطی، بیمبالاتی، غفلت یا ترک نظامات نیز مقصر شناخته نمیشود. به همین دلیل، در این نوع جنایت، عنصر معنوی (روانی) جرم عملاً صفر است.
اما نکته مهم این است که اگر ثابت شود مرتکب آگاه بوده که اقدام او نوعاً ممکن است موجب آسیب به دیگری شود (مثلاً شلیک تیر در جمع)، دیگر خطای محض محسوب نمیشود و میتواند در ردیف جنایات عمدی قرار گیرد. این نکته مهم در تبصره ماده ۲۹۲ ذکر شده است.
📌 عنصر قانونی: ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی
مطابق این ماده، سه فرض بهطور خاص، خطای محض شناخته میشوند ارتکاب جنایت در حالت خواب و بیهوشی، ارتکاب توسط صغیر یا مجنون و یا ارتکاب جنایت بدون قصد فعل و نتیجه، در همه این موارد، اگر شرایط خطای جزایی مانند بیاحتیاطی وجود نداشته باشد، رفتار ارتکابی خطای محض محسوب شده و تابع احکام خاصی در باب دیه، مسئولیت و عاقله خواهد بود.
انواع جنایت خطای محض بر اساس ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی
مطابق ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی، جنایت خطای محض در سه حالت اصلی تحقق پیدا میکند. این سه حالت، مصادیق روشن و قانونی هستند که در آنها عنصر روانی جرم بهطور کامل مفقود است و قانونگذار بهصراحت آنها را از شمول جنایات عمدی یا حتی شبهعمدی خارج کرده است.
در یک دستهبندی کلی، جنایت خطای محض یکی از انواع جرایم غیر عمد محسوب میشود که در کنار قتل شبه عمد، دارای احکام خاص خود است.
🔍 ارتکاب جنایت در حال خواب یا بیهوشی
اولین فرض قانونی، زمانی است که شخص در حالت خواب، بیهوشی، یا وضعیتی مشابه (مانند بیحسی کامل یا وضعیت روانی ناپایدار ناشی از دارو) اقداماتی انجام دهد که منجر به وقوع جنایت شود. در این حالت، چون اراده آگاهانه وجود ندارد، نه قصد فعل وجود دارد و نه قصد نتیجه.
📌 نکته: برخی از فقها معتقدند در این حالت چون شخص مانند یک جسم بیجان عمل میکند، نباید مسئولیتی متوجه او باشد. اما عدهای دیگر بر این باورند که چون حرکت از بدن خود او ناشی شده، میتوان او را مسئول دیه دانست؛ البته پرداخت دیه در این موارد بر عهده عاقله خواهد بود.
🔍 ارتکاب جنایت توسط صغیر یا مجنون
دومین حالت به ارتکاب جنایت از سوی صغیر (کودک فاقد رشد عقلی) یا مجنون اختصاص دارد. چون در این حالتها، مرتکب فاقد قوه تشخیص و اراده آگاهانه است، رفتار او خطای محض محسوب میشود.
📌 نکته: اگرچه این افراد قابلیت مجازات کیفری ندارند، اما قانون مدنی و کیفری، مسئولیت مدنی را از ایشان برنمیدارد و دیه جنایت انجامشده، در صورت تحقق شرایط، توسط عاقله پرداخت میشود.
🔍 ارتکاب جنایت بدون قصد فعل و نتیجه
سومین مورد، به مواردی مربوط میشود که شخص نه قصد انجام فعلی بر علیه دیگری دارد و نه قصد رسیدن به نتیجه زیانبار، اما بهدلیل خطایی در محاسبه، هدفگیری یا عوامل دیگر، جنایتی رخ میدهد. مثال کلاسیک آن، فردی است که تیری برای شکار رها میکند ولی تیر به انسان برخورد میکند.
📌 نکته: اگر در این فرض، ثابت شود که فرد آگاه بوده که اقدام او نوعاً ممکن است موجب جنایت شود، دیگر نمیتوان آن را خطای محض دانست و عمل او میتواند عمدی تلقی شود (مطابق تبصره ماده ۲۹۲).
مقایسه جنایت خطای محض با جنایت عمد و شبهعمد
در جدول زیر به صورت خلاصه مقایسه برای درک بهتر شما انجام شده است:
| ویژگیها / نوع جنایت | عمد | شبهعمد | خطای محض |
|---|---|---|---|
| قصد انجام فعل | دارد | دارد | ندارد |
| قصد نتیجه (آسیب/مرگ) | دارد | ندارد | ندارد |
| عنصر روانی | کامل (سوءنیت محرز) | ناقص (بدون قصد نتیجه) | فاقد هرگونه سوءنیت یا اراده |
| مثال ساده | چاقو زدن برای کشتن | ضربه برای تنبیه که منجر به مرگ شود | تیر زدن به شکار که به انسان بخورد |
| مجازات/مسئولیت | قصاص یا حبس تعزیری | دیه توسط مرتکب | دیه توسط عاقله (در اغلب موارد) |
نقش ترک فعل در جنایت خطای محض
در نگاه نخست، بسیاری تصور میکنند که جنایت خطای محض فقط از افعال فیزیکی ناشی میشود؛ اما واقعیت این است که ترک فعل نیز میتواند منشأ تحقق این نوع جنایت باشد. قانونگذار در ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی، بهصراحت چنین امکانی را پیشبینی کرده است.
📌 ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی و ترک فعل
مطابق این ماده:
«هرگاه کسی فعلی را که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است، ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود، چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته باشد، جنایت حاصل به او مستند میشود و حسب مورد، عمدی، شبهعمدی یا خطای محض خواهد بود.»
این ماده نشان میدهد که ترک یک وظیفه قانونی یا قراردادی، میتواند موجب وقوع جنایت شود؛ و بسته به شرایط، از جمله وجود یا فقدان سوءنیت یا تقصیر، نوع جنایت تعیین میشود.
📌 نمونههایی از ترک فعل منجر به جنایت خطای محض
- مادر یا دایهای که موظف به شیر دادن کودک است اما به دلیل فراموشی یا بیهوشی، این کار را انجام نمیدهد و کودک آسیب میبیند یا فوت میکند.
- پزشک یا پرستاری که در وضعیت اورژانسی، بدون قصد و بدون تقصیر، وظیفه حیاتی درمانی را انجام نمیدهد (مثلاً در اثر قطع ارتباط تجهیزات یا خواب رفتن غیر ارادی). اگر به صورت عمدی از کمک به مصدومین خودداری نماید دیگر خطای محض محسوب نمی شود و قصور پزشکی لقب میگیرد.
- نگهبانی که در اثر خواب رفتن، در باز میماند و اتفاق ناگواری بدون دخالت مستقیم او رخ میدهد.
در تمام این مثالها، در صورتی که عنصر سوءنیت، بیاحتیاطی یا بیمبالاتی وجود نداشته باشد، جنایت میتواند به عنوان خطای محض تلقی شود و پرداخت دیه آن بر عهده عاقله خواهد بود.
❗ نکته مهم
اگر ترک فعل با آگاهی از احتمال آسیب یا با وجود هشدارهای قبلی صورت گیرد، دیگر خطای محض محسوب نمیشود و میتواند در زمره جنایات شبهعمد یا حتی عمد قرار گیرد.
چه زمانی رفتار از دایره خطای محض خارج میشود؟
هرچند قانونگذار در ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی سه فرض مشخص را به عنوان جنایت خطای محض معرفی کرده است، اما در عمل، همیشه به این سادگی نمیتوان رفتارها را در این دسته جای داد. گاهی ممکن است برخی عوامل باعث شوند که یک رفتار از شمول خطای محض خارج شود و در زمره جنایت شبهعمد یا حتی عمد قرار گیرد.
📌 تبصره مهم ماده ۲۹۲: آگاهی به نوعاً جنایتزا بودن
در تبصره ماده ۲۹۲ آمده است:
«در مورد بندهای (الف) و (پ)، هرگاه مرتکب آگاه و متوجه باشد که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر دیگری میگردد، جنایت عمدی محسوب میشود.»
به بیان سادهتر، اگر شخص بداند که عمل او، هرچند به ظاهر ساده یا معمولی، نوعاً خطرناک است و احتمال آسیب به دیگری دارد، دیگر نمیتوان گفت که قصد فعل یا نتیجه نداشته است. در این صورت، عنصر روانی جرم احراز میشود و جنایت از حالت خطای محض خارج خواهد شد.
🔍 اشتباه در هدف یا در شخص
از دیگر مواردی که مانع از اطلاق عنوان خطای محض میشود، اشتباه در هدف یا هویت مجنیعلیه است. برای مثال:
- اگر کسی به قصد زدن فردی تیراندازی کند ولی تیر به شخص دیگری بخورد، این اشتباه در شخص است و جنایت عمدی محسوب میشود.
- اما اگر شخصی تیر را برای شکار رها کند و تیر به انسان اصابت کند، این فقدان قصد در هدف و نتیجه است و در صورت نبود تقصیر، خطای محض خواهد بود.
📌 نکته: اشتباه در هویت یا جهتگیری هدف، صرفاً در صورتی موجب تبدیل جنایت به خطای محض میشود که عنصر بیاحتیاطی، بیمبالاتی یا پیشبینیپذیری عرفی وجود نداشته باشد.
⚠️ مرز با خطای جزایی و تقصیر
اگر در بررسی پرونده مشخص شود که مرتکب:
- از حد احتیاط عرفی تجاوز کرده (تعدی)
- یا وظیفهای را با بیتوجهی ترک کرده (تفریط)
رفتار او دیگر خطای محض تلقی نمیشود، بلکه در دسته جنایتهای شبه عمد یا ناشی از خطای جزایی قرار میگیرد. در این صورت، مسئولیت کیفری و مدنی به خود او بازمیگردد.
سوالات متداول
در این قسمت از مقاله سوالات متداول پیرامون جنایت خطای محض مطرح شده است:
❓اگر کسی هنگام خواب بهطور ناخودآگاه به دیگری آسیب بزند، آیا مسئولیت کیفری دارد؟
✅ خیر. اگر فردی در حالت خواب و بدون اراده یا آگاهی، حرکتی کند که منجر به آسیبدیدگی دیگری شود، این وضعیت از مصادیق «جنایت خطای محض» است. در این موارد، خود مرتکب مسئول پرداخت دیه نیست و اگر شرایط قانونی برقرار باشد، دیه توسط عاقله پرداخت خواهد شد؛ مگر اینکه ثابت شود فرد با علم به خطر، خود را در آن وضعیت قرار داده باشد.
❓اگر یک کودک خردسال بهطور تصادفی به خواهرش آسیب بزند، والدین باید مجازات شوند؟
✅ از آنجا که کودک صغیر فاقد مسئولیت کیفری است، مجازات نمیشود و رفتار او بهعنوان «جنایت خطای محض» شناخته میشود. در این حالت، پرداخت دیه برعهده عاقله (یعنی بستگان ذکور پدری کودک) خواهد بود. والدین در صورتی مسئولاند که ترک مراقبت یا سهلانگاری آنها عامل اصلی جنایت باشد.
❓اگر کسی بدون گواهینامه، ولی با مهارت کامل رانندگی کند و بهطور ناگهانی تصادف منجر به آسیب بزند، آیا جنایت خطای محض است؟
✅ اگر ثابت شود که راننده فاقد گواهینامه، تمام مقررات را رعایت کرده، مهارت لازم را داشته و هیچگونه بیاحتیاطی یا خطای جزایی در وقوع حادثه نداشته است، رفتار او میتواند مصداق جنایت خطای محض باشد. اما در صورت وجود کوچکترین تقصیر یا بیاحتیاطی، مسئولیت کیفری با خود مرتکب است و جنایت شبهعمد یا غیرعمد تلقی میشود.
