تفاوت عقد معلق و عقد مشروط در ماهیت و آثار با مثال کاربردی

در نظام حقوقی ایران، تنوع عقود و قراردادها یکی از ابزارهای کلیدی برای پاسخگویی به نیازهای مختلف اشخاص در روابط حقوقی است. در این میان، عقد معلق و عقد مشروط دو موضوع مهم و پرکاربرد در میان انواع عقود هستند که گاه به دلیل شباهت‌های ظاهری، موجب سردرگمی در تشخیص و تبیین حقوقی می‌شوند. تفاوت میان این دو نه‌تنها در نحوه‌ی شکل‌گیری و اجرا بلکه در آثار حقوقی، ماهیت فلسفی، اراده‌ی طرفین و تحلیل فقهی نیز نمودار است.

تفاوت عقد معلق و عقد مشروط
تفاوت عقد معلق و عقد مشروط

بر اساس مواد مختلف قانون مدنی، به‌ویژه ماده ۱۸۹ و مواد ۲۳۲ تا ۲۳۹، می‌توان دریافت که قانون‌گذار تلاش کرده است تا میان تعلیق در انشاء و درج شرط ضمن عقد تمایز قائل شود؛ هرچند در عمل، تمییز این دو مفهوم نیازمند تحلیل دقیق مفاهیم فقهی، اصول قرارداد‌نویسی، و حتی نظریه‌های تفسیری است. از طرف دیگر، دادگاه‌ها نیز در تفسیر قراردادها گاه با چالش‌های جدی مواجه هستند که ضرورت شناخت دقیق این تفاوت‌ها را دوچندان می‌کند.

در این مقاله، ضمن تعریف و بررسی دقیق عقد معلق و عقد مشروط، به تفاوت‌های بنیادین این دو نهاد، تحلیل‌های فقهی و حقوقی مرتبط، مصادیق کاربردی در نظام قراردادها، و نیز چالش‌های تفسیری در تعیین نوع عقد پرداخته می‌شود. همچنین به تأثیر شرط فاسخ، شرط فعل، و شرط نتیجه در این تقسیم‌بندی اشاره خواهد شد تا خواننده در پایان مقاله، دیدی جامع و روشن نسبت به این دو نهاد حقوقی و آثار آن‌ها در تنظیم قراردادها داشته باشد.

تعریف عقد معلق در حقوق ایران

عقد معلق یکی از اقسام مهم عقود در حقوق ایران است که در ماده ۱۸۹ قانون مدنی به آن اشاره شده است. طبق این ماده: «عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء، موقوف به امر دیگری نباشد و الا معلق خواهد بود.» بنابراین، عقد معلق عقدی است که اثر آن وابسته به تحقق یک شرط خارجی و محتمل در آینده است. این وابستگی به گونه‌ای است که تا زمانی که شرط یا واقعه‌ی تعیین‌شده رخ ندهد، عقد تحقق نمی‌یابد و هیچ‌گونه تعهد یا انتقال مالکیتی از آن ناشی نمی‌شود.

📌 ویژگی‌های اصلی عقد معلق

برای شناسایی یک عقد به عنوان «معلق»، سه ویژگی اساسی برای شرط یا معلق‌علیه در نظر گرفته می‌شود:

  1. خارجی بودن شرط: معلق‌علیه باید یک حادثه یا رویداد خارجی باشد و نه یکی از شرایط صحت عقد. مثلاً اگر بگوییم: «در صورتی این خانه را می‌فروشم که هوا بارانی باشد»، شرط به یک امر خارجی وابسته شده و عقد می‌تواند معلق تلقی گردد.
  2. احتمالی بودن واقعه: واقعه‌ای که عقد بر آن معلق شده، باید احتمالی باشد، نه قطعی. برای مثال، گفتن این جمله که «اگر دو ماه دیگر زمستان شود، این ملک را می‌فروشم»، عقد معلق محسوب نمی‌شود زیرا وقوع زمستان قطعی است.
  3. ناظر به آینده بودن شرط: شرط باید مربوط به آینده باشد. اگر شرطی ناظر به گذشته باشد و آن واقعه در گذشته رخ داده باشد، عقد معلق نخواهد بود، حتی اگر طرفین به اشتباه تصور کنند که شرط هنوز واقع نشده است.

این سه ویژگی نشان می‌دهند که عقد معلق، عقدی است که در مرحله انشاء هنوز محقق نشده و اراده طرفین معلق به تحقق معلق‌علیه است. به عبارت دیگر، اگر شرط تحقق نیابد، اساساً عقدی واقع نشده و اثری به دنبال ندارد.

🔍 مثال‌هایی برای فهم بهتر عقد معلق

برای درک بهتر مفهوم عقد معلق، به نمونه‌های زیر توجه کنید:

  • مثال در عقد بیع: شخصی می‌گوید «اگر بانک وام من را تصویب کرد، این زمین را به تو می‌فروشم.» در اینجا، فروش زمین منوط به یک واقعه احتمالی در آینده (تایید وام توسط بانک) است. پس تا زمانی که وام تایید نشده، عقد بیعی در کار نیست.

  • مثال در عقد اجاره: موجر اعلام می‌کند «در صورتی ملک را اجاره می‌دهم که مستاجر مجوز فعالیت شغلی‌اش را از شهرداری بگیرد.» در این وضعیت، انعقاد عقد اجاره تا زمان تحقق آن شرط به تأخیر می‌افتد.

🔹 تفاوت با عقد منجز

عقد منجز در نقطه‌ی مقابل عقد معلق قرار دارد. در عقد منجز، اثر عقد به‌محض انشاء واقع می‌شود و نیازی به تحقق شرط یا واقعه دیگری نیست. بنابراین اگر در یک بیع ساده، فروشنده خانه‌ای را به خریدار بفروشد و او نیز قبول کند، عقد به صورت منجز واقع شده است، مشروط بر اینکه همه شرایط صحت نیز وجود داشته باشند.

تعریف عقد مشروط و جایگاه آن در قانون مدنی

در حقوق مدنی ایران، عقد مشروط یکی دیگر از اقسام مهم عقود است که اگرچه از منظر ظاهری ممکن است شباهت‌هایی با عقد معلق داشته باشد، اما از لحاظ ماهیت، آثار حقوقی و زمان تأثیر، تفاوت‌های اساسی با آن دارد. عقد مشروط، در واقع عقدی است که در آن، شروطی به صورت ضمنی یا صریح در متن عقد درج می‌شود، بدون آن‌که اصل انعقاد عقد به این شروط وابسته باشد.

برخلاف عقد معلق که هنوز «ایجاد» نشده است و شکل‌گیری آن به تحقق شرط وابسته است، در عقد مشروط، عقد به‌طور کامل منعقد شده و شروط صرفاً بر آثار، ادامه حیات یا ضمانت اجرای تعهدات تأثیر می‌گذارند.

⚖️ ارکان و ساختار عقد مشروط

عقد مشروط دارای دو مرحله یا حوزه مجزا است:

  1. مرحله انعقاد (ایجاد عقد): در این مرحله، عقد بدون وابستگی به هیچ شرطی ایجاد می‌شود. یعنی فروشنده ملک را به خریدار می‌فروشد یا موجر، ملک را اجاره می‌دهد؛ صرف‌نظر از اینکه بعداً چه اتفاقی می‌افتد، این عقد شکل گرفته است.

  2. مرحله لزوم یا تداوم اثر عقد: در این بخش، اثر الزام‌آور عقد به تحقق شرطی خاص وابسته می‌شود. به بیان دیگر، اصل قرارداد منعقد شده، اما الزام یکی از طرفین به پایبندی به عقد، منوط به انجام شرطی مشخص توسط طرف مقابل است.

📌 تمایز عقد مشروط با سایر عقود شرط‌ دار

نباید عقد مشروط را با «عقد مشوب به شرط فاسخ» یا «عقد معلق» اشتباه گرفت. در عقد مشروط، شرط معمولاً به صورت فعل، صفت یا نتیجه درج می‌شود و بسته به نوع آن، آثار متفاوتی بر جای می‌گذارد. انواع رایج شروط در عقد مشروط عبارتند از:

  • شرط فعل: مانند اینکه در عقد بیع شرط شود خریدار ظرف یک هفته فروشنده را وکیل در تفکیک سند نماید.
  • شرط صفت: مثل اینکه فروشنده تعهد کند کالایی با مشخصات خاص تحویل دهد.
  • شرط نتیجه: مانند اینکه فروشنده تعهد کند که با انعقاد قرارداد، ملک به نام خریدار سند بخورد.

همچنین اگر در قرارداد آمده باشد که «در صورت عدم انجام شرط، حق فسخ برای یکی از طرفین به وجود می‌آید»، این شرط خیار محسوب می‌شود که باز هم در قالب عقد مشروط جای می‌گیرد.

🔍 نمونه عملی عقد مشروط

فرض کنید در قرارداد فروش یک ملک آمده است: «این ملک را به تو فروختم به شرط اینکه مجوز ساخت آن ظرف دو ماه صادر شود». در اینجا، ملک در زمان انشاء به خریدار منتقل شده است، اما الزام فروشنده به پایبندی به عقد، منوط به تحقق شرط (یعنی صدور مجوز) خواهد بود. اگر شرط محقق نشود، بسته به نوع شرط، ممکن است حق فسخ برای یکی از طرفین ایجاد گردد.

از این رو، در عقد مشروط، انشاء عقد کامل و قطعی است، اما لزوم آن تابع تحقق شرط است. این نکته مهم‌ترین تمایز بین عقد مشروط و معلق محسوب می‌شود که در بخش بعدی به‌تفصیل به آن خواهیم پرداخت.

تفاوت عقد معلق و عقد مشروط

در نظام حقوقی ایران، تفکیک میان عقد معلق و عقد مشروط از حیث آثار، زمان تأثیر، نوع شرط و حتی اراده طرفین، یکی از پیچیده‌ترین مباحث حقوق قراردادهاست. هرچند این دو نوع عقد در ظاهر ممکن است مشابه به نظر برسند، اما تفاوت‌های بنیادین میان آن‌ها وجود دارد که آثار حقوقی متفاوتی در پی دارد.

✅ تفاوت در زمان تأثیر گذاری عقد

مهم‌ترین تفاوت میان عقد معلق و عقد مشروط، در زمان ایجاد اثر عقد نهفته است:

  • در عقد معلق: انعقاد عقد و ایجاد اثر حقوقی آن، موکول به تحقق شرط یا واقعه‌ای آینده، خارجی و احتمالی است. بنابراین، پیش از تحقق معلق‌علیه، هیچ تعهدی شکل نمی‌گیرد و عقد از اساس تحقق نیافته است.

  • در عقد مشروط: عقد در زمان انشاء به‌طور کامل واقع شده و شروط تنها بر ادامه حیات، لزوم یا ضمانت اجرای آن مؤثر هستند. یعنی آثار عقد از همان لحظه انشاء ایجاد می‌شوند، حتی اگر اجرای برخی از تعهدات وابسته به تحقق شروطی باشد.

✅ تفاوت در نقش شرط و اراده طرفین

یکی دیگر از تفاوت‌های اساسی میان این دو عقد در نقش شرط در ساختار عقد و وابستگی آن به اراده طرفین است:

  • در عقد معلق، معلق‌علیه معمولاً به اراده طرفین ارتباطی ندارد و بیشتر ناظر به شرایط یا وقایعی خارج از کنترل آن‌هاست (مثل گرفتن وام، صدور مجوز، قبولی در آزمون). لذا انعقاد عقد نیز متزلزل است.

  • در عقد مشروط، شرط معمولاً به رفتار یا اراده یکی از طرفین مربوط می‌شود (مثلاً شرط شود خریدار فلان تعهد را انجام دهد). در اینجا، اصل عقد بدون وابستگی به آن شرط محقق شده است، اما ادامه حیات یا حق فسخ، تابع ایفای شرط است.

✅ استقلال یا وابستگی عقد به شرط

  • در عقد معلق، شرط و عقد به هم وابسته‌اند؛ یعنی اگر شرط محقق نشود، عقدی واقع نمی‌شود و اثری ندارد.

  • در عقد مشروط، عقد و شرط از هم مستقل‌اند؛ عقد به‌طور قطعی منعقد شده است و شرط، اثری تبعی دارد که ممکن است منجر به فسخ یا الزام شود.

✅پیامدهای حقوقی در فرض عدم تحقق شرط

  • در عقد معلق: اگر شرط یا واقعه مورد نظر محقق نشود، اساساً عقدی واقع نشده است و طرفین هیچ تعهد حقوقی نسبت به یکدیگر ندارند.

  • در عقد مشروط: اگر شرط انجام نشود، بسته به نوع شرط، ممکن است برای مشروط‌له حق فسخ یا امکان الزام طرف مقابل به ایفای تعهد ایجاد شود.

📌 مثال تطبیقی

  • «اگر چک در سررسید پاس نشود، عقد منفسخ است»: این شرط فاسخ است و عقد از نوع عقد معلق محسوب می‌شود.
  • «به شرط اینکه خریدار چک‌ها را پرداخت کند»: این شرط فعل است و در قالب عقد مشروط قرار می‌گیرد.

جدول مقایسه عقد معلق و عقد مشروط

موضوع مقایسه عقد معلق عقد مشروط
لحظه انعقاد عقد هنوز منعقد نشده؛ تحقق آن وابسته به شرط است در لحظه انشاء عقد، به‌طور کامل منعقد شده است
وابستگی به شرط عقد و اثر آن کاملاً وابسته به تحقق شرط (معلق‌علیه) عقد مستقل از شرط منعقد می‌شود؛ شرط فقط اثر تبعی دارد
ماهیت شرط شرط از نوع تعلیقی، حادثه‌ای خارجی، احتمالی و ناظر به آینده شرط معمولاً از نوع فعل، صفت یا نتیجه و مربوط به اراده مشروط‌علیه است
قابلیت اجرا پیش از تحقق شرط هیچ‌گونه اثری ندارد تا زمانی که شرط محقق نشود اثر عقد ایجاد شده، اما آثار تبعی آن وابسته به ایفای شرط است
نوع اراده طرفین در ایجاد عقد اراده معلق است؛ قصد ایجاد عقد هنوز نهایی نیست اراده قطعی برای انعقاد عقد وجود دارد
مثال رایج «اگر مجوز ساخت صادر شد، خانه را به تو فروختم» «این خانه را فروختم به شرط اینکه مجوز ساخت صادر شود»
وضعیت حقوقی در صورت عدم تحقق شرط عقد اصلاً به‌وجود نمی‌آید؛ اثر حقوقی ندارد عقد ایجاد شده است؛ مشروط‌له ممکن است حق فسخ یا الزام داشته باشد
مبنای فقهی و نظری مورد اختلاف فقهاست؛ برخی آن را موجب بطلان می‌دانند مورد تأیید فقهای امامیه و قانون مدنی است
ماده قانونی مرتبط ماده 189 قانون مدنی مواد 232 تا 239 قانون مدنی
پذیرش در نظام‌های حقوقی دیگر در برخی نظام‌های اسلامی مانند مصر و عراق پذیرفته شده در همه نظام‌های حقوقی شناخته شده است

نقش شروط ضمن عقد در تفاوت میان عقد معلق و مشروط

شروط ضمن عقد از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده در ماهیت و تفسیر صحیح عقود هستند. در بررسی تفاوت عقد معلق و عقد مشروط، تحلیل نوع شرط درج‌شده در قرارداد می‌تواند به شفاف‌سازی قصد مشترک طرفین کمک کند و مشخص کند که آیا ما با عقدی معلق مواجهیم یا مشروط.

⚖️ شرط فعل، شرط نتیجه و شرط صفت

در عقد مشروط، شرط می‌تواند یکی از انواع زیر باشد:

  • ✅ شرط فعل: تعهد به انجام یا ترک فعل خاص، مانند: «خریدار موظف است مبلغ چک را در موعد مقرر پرداخت کند.»
  • ✅ شرط نتیجه: تعهد به تحقق نتیجه‌ای خاص، مانند: «ملک باید در تاریخ مشخص به نام خریدار منتقل شود.»
  • ✅ شرط صفت: ناظر بر وجود ویژگی معینی در مورد معامله‌شده، مانند: «خریدار متعهد است ماشین تحویلی، مدل سال جاری باشد.»

این شروط با آنکه ممکن است نقش مهمی در دوام و لزوم عقد داشته باشند، اما به‌هیچ‌وجه به مرحله انشاء عقد لطمه نمی‌زنند. به عبارتی، حتی اگر شرط محقق نشود، اصل عقد برقرار است و صرفاً ممکن است برای مشروط‌له حق فسخ یا الزام ایجاد شود.

⚖️ خیار شرط و شرط فاسخ در تفکیک این دو نوع عقد

برخی شروط خاص نیز وجود دارند که ممکن است در ظاهر شبیه به شرط تعلیقی باشند، اما در واقع در قلمرو عقد مشروط جای می‌گیرند:

  • 🔍 خیار شرط: طرفین توافق می‌کنند که یکی از آن‌ها تا مدتی معین حق فسخ داشته باشد. مانند: «فروشنده تا یک هفته حق فسخ دارد.» این شرط از نوع حقوقی و ایجادکننده حق فسخ است.

  • 🔍 شرط فاسخ: شرطی که در صورت تحقق، موجب انحلال خودبخودی عقد می‌شود. مانند: «اگر چک خریدار پاس نشود، عقد منفسخ خواهد شد.» این شرط در نگاه اول به عقد معلق شباهت دارد، اما از حیث تحقق عقد در زمان انشاء، با آن تفاوت دارد.

شرط فاسخ نوعی تعلیق در زوال عقد است، نه در ایجاد آن. در واقع عقد منعقد شده، اما در صورت تحقق شرط، منحل می‌شود. این در حالی است که در عقد معلق اصلاً عقد به‌وجود نمی‌آید مگر آنکه شرط تحقق یابد.

نقش تفسیر شرط در تمایز عقد معلق از عقد مشروط

یکی از مهم‌ترین چالش‌های حقوقی در تحلیل عقود، تشخیص نوع عقد بر اساس نحوه نگارش و تفسیر شرط درج‌شده در قرارداد است. در بسیاری از قراردادها، متن شرط به‌گونه‌ای است که ممکن است امکان تفکیک دقیق میان عقد معلق و عقد مشروط را از بین ببرد. در چنین مواردی، تفسیر شرط به ابزاری اساسی برای کشف قصد مشترک طرفین و تعیین نوع عقد تبدیل می‌شود.

⚖️ تقدم خیار تخلف شرط، خیار شرط و شرط فاسخ

در فرضی که عبارت شرط مبهم است و نمی‌توان به‌صراحت دریافت که طرفین، عقد را معلق کرده‌اند یا مشروط، حقوقدانان و فقها یک ترتیب تفسیری را پیشنهاد می‌کنند که در آن، به ‌ترتیب، سه برداشت زیر بر یکدیگر مقدم دانسته می‌شود:

  1. ✅ خیار تخلف از شرط: اصل بر این است که اگر شرط انجام نشود، مشروط‌له حق فسخ دارد. این تفسیر، با اصل صحت، اصل لزوم قراردادها و اصل عدم بطلان هماهنگ‌تر است.

  2. ✅ خیار شرط: اگر ظاهر شرط یا قرارداد نشان دهد که یکی از طرفین، از ابتدا برای خود حق فسخ در مدت معینی قائل شده است، خیار شرط فرض می‌شود. مثل: «فروشنده تا ۱۰ روز حق فسخ دارد.»

  3. ✅ شرط فاسخ: در نهایت، اگر مشخص شود که طرفین خواسته‌اند تحقق یک واقعه، موجب زوال خودکار عقد باشد (نه صرفاً ایجاد حق فسخ)، آنگاه شرط فاسخ تفسیر می‌شود.

📌 چرا تقدم با خیار تخلف از شرط است؟

حقوقدانان مانند دکتر کاتوزیان و برخی نظرات فقهی، تقدم تفسیر شرط به‌صورت «تخلف از شرط» را به دلایل زیر توجیه می‌کنند:

  • این تفسیر با حاکمیت اراده طرفین و پایداری عقد سازگارتر است.

  • عدم تعیین مدت در شرط فاسخ یا خیار شرط می‌تواند منجر به بطلان کل عقد شود.

  • در تفسیر به عنوان شرط فاسخ، ممکن است با اراده طرفین تعارض پیدا کند یا به نفع متعهدله نباشد.

⚖️ تحلیل براساس اصول فقهی و قواعد تکمیلی

مواد ۲۳۷ تا ۲۳۹ قانون مدنی که درباره آثار تخلف از شرط فعل سخن گفته‌اند، جنبه تکمیلی دارند و طرفین می‌توانند برخلاف آن توافق کنند. اما اگر توافقی صورت نگرفته باشد، قانون این تفسیر را تحمیل می‌کند:

  • ابتدا باید فرد متعهد (مشروط‌علیه) به انجام شرط ملزم شود؛

  • اگر الزام ممکن نبود، حق فسخ برای طرف مقابل (مشروط‌له) ایجاد می‌شود.

این قواعد، از حیث تفسیری، نشان‌دهنده این هستند که در صورت شک یا ابهام در شرط، نباید بلافاصله قرارداد را باطل یا منفسخ دانست، بلکه باید به تفسیری متمایل شد که اصل بقاء و صحت عقد را حفظ کند.

📌 نمونه عملی از نقش تفسیر

فرض کنیم در قرارداد آمده باشد:

«در صورتی که خریدار چک‌ها را در موعد مقرر پرداخت نکند، معامله فسخ خواهد شد.»

در نگاه نخست، ممکن است این شرط به‌عنوان شرط فاسخ تفسیر شود، اما اگر مدت زمان مشخصی برای تحقق آن نیامده باشد یا قرارداد طوری نوشته شده باشد که امکان برداشت‌های مختلف وجود داشته باشد، به ترتیب زیر باید تفسیر شود:

  1. تخلف از شرط فعل (الزام یا فسخ)

  2. خیار شرط

  3. شرط فاسخ (انفساخ خودکار)

اگر هیچ‌کدام از تفاسیر با قصد مشترک طرفین سازگار نبود و به نتیجه مشخصی نرسیدیم، عرف و مصالح طرفین نقش تعیین‌کننده خواهند داشت.

📌 نتیجه‌گیری از تحلیل شروط

مهم‌ترین معیار تشخیص بین عقد معلق و مشروط در تحلیل شرط، این است که آیا انعقاد عقد وابسته به شرط شده یا صرفاً آثار و التزامات بعدی وابسته به آن هستند؟

  • اگر پاسخ مثبت باشد (یعنی اصل ایجاد عقد وابسته باشد)، با عقد معلق مواجهیم.
  • اگر پاسخ منفی باشد و شرط صرفاً اثر تبعی داشته باشد، عقد مشروط است.

همچنین باید توجه داشت که حتی در جایی که شرط فاسخ مطرح می‌شود، اگر طرفین در زمان عقد، هر دو اراده انشایی برای ایجاد و زوال عقد را پیش‌بینی کرده باشند، این موضوع می‌تواند عقد را از قالب مشروط خارج کند و به سمت نوعی تعلیق در بقاء سوق دهد.

سوالات متداول

در ادامه این بخش سوالات متداول پیرامون عقد معلق و عقد مشروط که توسط پرسشگران از مجموعه ایران لگال در قالب مشاوره حقوقی تلفنی مطرح شده است را مشاهده می فرمایید:

❓ لطفاً بگویید آیا عقد زیر معلق است یا مشروط؟ خوانده قرار بود اگر 2 هکتار زمین من را دیوارکشی کند و تحویل دهد، 3 هزار مترمربع به عنوان دستمزد دریافت کند وگرنه عقد فسخ می‌شود. او نتوانسته کاری انجام دهد. ثمن عقد صوری است. در فسخ‌نامه به شرط اشاره نشده و فقط گفته شده «اگر».

✅ در این وضعیت، علی‌رغم استفاده از واژه «اگر» که ظاهری شبیه عقد معلق دارد، اما قرارداد به‌طور کامل منعقد شده و شرطی برای ادامه اعتبار آن درج شده است. بنابراین، ما با عقدی مشروط مواجه هستیم که در صورت عدم تحقق شرط (دیوارکشی و تحویل زمین)، فسخ می‌شود. استفاده از واژه «فسخ» و اشاره به انجام وظیفه‌ای توسط خوانده (دیوارکشی) نشان می‌دهد که این یک شرط فعل است، نه تعلیق در انشاء. همچنین چون ثمن نیز مشخص شده (ولو صوری)، انعقاد عقد قطعی است. نتیجه اینکه: عقد مشروط است، نه معلق.

❓اگر بین تاریخ انعقاد قرارداد در عقد معلق و تاریخ حصول معلق‌علیه، مال از بین برود چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا منتقل‌علیه می‌تواند بدل مال را از ناقل بخواهد؟ لطفاً عقد معلق و معلق‌علیه را نیز توضیح دهید.

✅ در عقد معلق، تا قبل از تحقق شرط معلق‌علیه، عقد ایجاد نمی‌شود و هیچ‌گونه انتقال مالکیتی صورت نمی‌گیرد. بنابراین اگر مال موضوع قرارداد پیش از تحقق معلق‌علیه از بین برود، اصولاً مسئولیتی متوجه طرف مقابل نیست، چون هنوز عقدی واقع نشده است.


❓ آیا با توافق و ترازی، قرارداد مبادله مقدار معلوم و معین طلا در برابر مقدار معلوم و معین نقره منعقد می‌شود یا خیر؟ این قراردادها از نوع عقود تملیکی هستند یا عهدی؟

✅ بله، در صورت توافق مشخص بر مقدار، جنس و شرایط مبادله، قرارداد مبادله طلا و نقره قابل انعقاد است. این نوع قراردادها از جمله عقود تملیکی محسوب می‌شوند، چرا که به‌موجب آن، مالکیت اموال موضوع قرارداد (طلا و نقره) میان طرفین جابه‌جا می‌شود.

در صورت نیاز به مشاوره،اطلاعات خود را وارد نمایید. اگر در ساعات اداری باشیم، به سرعت تماس خواهیم گرفت.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا