در نظام حقوقی ایران، حجر بهعنوان یکی از مهمترین موانع قانونی در برابر اعمال حقوقی اشخاص شناخته میشود. حجر یعنی ناتوانی قانونی یک فرد برای دخالت مستقل در امور مالی یا حقوقیاش، و بهتبع آن، دادگاه از طریق تعیین ولی، وصی یا قیم، امور وی را اداره میکند.
اما وضعیت محجوریت همیشگی نیست؛ در بسیاری از موارد، با گذشت زمان یا تغییر در شرایط جسمی و روانی فرد، این محدودیتها قابلرفع خواهند بود. اینجاست که بحث «رفع حجر» و تنظیم دادخواست مناسب برای خروج از وضعیت محجوریت اهمیت پیدا میکند.
دادخواست رفع حجر، اقدامی رسمی برای احقاق حقوق فردی است که دیگر دلیلی برای استمرار محجوریت او وجود ندارد. چه کودکی که به سن بلوغ و رشد رسیده باشد، چه بیماری که از اختلالات روانی بهبود یافته باشد، یا حتی شخصی که توانسته رفتار مالی معقولی را ثابت کند، در همه این موارد، امکان درخواست رفع حجر وجود دارد. در این مقاله، پس از تشریح اقسام مختلف این دادخواستها، به ارائهی نمونههای کاربردی و قابل استفاده برای مراجعه به دادگاه میپردازیم.
نمونه دادخواست رفع حجر صغیر
اگر صغیری پس از رسیدن به سن بلوغ شرعی (۹ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران) بتواند در دادگاه رشد عقلی و توانایی مالی خود را اثبات کند، میتواند پیش از ۱۸ سالگی از محجوریت خارج شود. در این حالت، دادخواست اثبات رشد به منزله ی رفع حجر تلقی شده و با صدور حکم دادگاه، فرد میتواند مستقلاً در اموال خود تصرف کند.
ریاست محترم دادگاه خانواده شهرستان …
با سلام و احترام؛
اینجانب …….. فرزند …….. متولد ………، با شناسنامه شماره …….. صادره از ………، پس از رسیدن به سن بلوغ شرعی، با توجه به مدارک و شواهد موجود، از رشد کافی برخوردار بوده و توانایی لازم جهت اداره امور مالی خود را دارم.
از آنجا که در حال حاضر تحت قیمومت …….. (نام قیم) قرار دارم، و ادامه این وضعیت موجب محدودیت در فعالیتهای مالی و حقوقی اینجانب شده است، لذا مستند به ماده ۱۰۲ قانون امور حسبی، تقاضای صدور حکم اثبات رشد و رفع حجر صغیر را دارم.
با احترام
نام و نام خانوادگی
تاریخ
امضاء
نمونه دادخواست رفع حجر مجنون
اگر فردی که به دلیل جنون تحت قیمومت قرار گرفته، به تشخیص پزشکی قانونی از سلامت روانی برخوردار شود، میتواند از دادگاه تقاضای رفع حجر نماید. در چنین حالتی، شرط اصلی صدور حکم، احراز بازگشت توانایی تشخیص، اراده و اداره امور مالی از سوی مقام قضایی است که حکم حجر ادواری را صادر نموده است. این دادخواست معمولاً پس از گذشت دورهای از درمان و مراقبت های پزشکی مطرح میشود.
ریاست محترم دادگاه خانواده شهرستان …
با سلام و احترام؛
اینجانب …….. فرزند …….. متولد ………، با شناسنامه شماره …….. صادره از ………، که پیشتر به دلیل ابتلا به اختلالات روانی تحت قیمومت قرار گرفتهام، به استحضار میرسانم که با طی دوره درمانی و بهبود وضعیت جسمی و روانی، حسب نظریه پزشکی قانونی، در حال حاضر از سلامت کامل روانی برخوردار میباشم.
با توجه به مستندات پزشکی و ارزیابیهای انجامشده، توانایی لازم برای اداره امور شخصی و مالی خود را دارم. لذا مستند به ماده ۱۰۲ قانون امور حسبی، تقاضای صدور حکم رفع حجر و خروج از قیمومت را دارم.
با احترام
نام و نام خانوادگی
تاریخ
امضاء
نمونه دادخواست رفع حجر سفیه
سفیه به فردی گفته میشود که در تشخیص و مدیریت امور مالی خود ناتوان است و به همین دلیل، طبق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی، محجور شناخته میشود. با این حال، اگر این فرد بتواند به دادگاه اثبات کند که توانایی تشخیص سود و زیان و مدیریت عقلانی امور مالی را بهدست آورده است، میتواند از وضعیت حجر متصل به صغر خارج شود. این روند نیازمند ارزیابی قضایی و تأیید رشد مالی توسط پزشکی قانونی یا نظر کارشناسان رسمی دادگستری است.
ریاست محترم دادگاه خانواده شهرستان …
با سلام و احترام؛
اینجانب …….. فرزند …….. متولد ………، با شناسنامه شماره …….. صادره از ………، که به دلیل تشخیص سفاهت تحت قیمومت قرار گرفتهام، به استحضار میرسانم که هماکنون توانایی کامل در اداره امور مالی و تشخیص صحیح سود و زیان معاملات را دارم.
با ارائه مدارک و مستندات لازم و ارزیابی صورتگرفته توسط پزشک قانونی و کارشناسان رسمی دادگستری، درخواست بررسی وضعیت و صدور حکم رفع حجر و خروج از قیمومت را دارم.
با احترام
نام و نام خانوادگی
تاریخ
امضاء
دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای رفع حجر کدام است؟
رسیدگی به درخواست رفع حجر در صلاحیت دادگاه خانواده است. مطابق بند ۱۲ ماده ۴ قانون حمایت خانواده، دعاوی مربوط به حجر و رفع آن در زمرهی وظایف اختصاصی این دادگاهها قرار دارد. اما نکته مهمتر، تشخیص محل صلاحیت محلی برای طرح دعواست.
طبق رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور، دادگاه خانواده محل اقامت قیم صالح به رسیدگی به دعوای رفع حجر است، نه محل اقامت شخص محجور. این قاعده برای همه انواع دعاوی مربوط به محجورین (اعم از صغیر، مجنون، سفیه یا حتی تاجر ورشکسته) ملاک عمل است.
آثار حقوقی رفع حجر پس از صدور حکم
صدور حکم رفع حجر، تغییری اساسی در وضعیت حقوقی فرد ایجاد میکند و او را از محدودیتهای قانونی خارج میسازد. از این پس، شخص محجور پیشین میتواند مانند سایر افراد، اعمال حقوقی انجام دهد و مستقلاً در امور مالی، قراردادی و اجتماعی مشارکت کند.
در واقع، بر اساس آثار صدور حکم حجر، وضعیت حقوقی محجور تا زمانیکه دادگاه با صدور رأی رسمی آن را تأیید یا رد نکند، به قوت خود باقی میماند. بنابراین رفع حجر، مکمل منطقی فرآیند ورود به یا خروج از وضعیت حجر محسوب میشود.
از مهمترین آثار رفع حجر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ✅ لغو قیمومت و استقلال حقوقی در اداره اموال و معاملات
- ✅ امکان انعقاد قرارداد، تملک، فروش و دفاع از حقوق شخصی بدون نیاز به اجازه قیم
- ✅ اعتبار کامل امضای شخص در اسناد رسمی و عادی
- ✅ عدم امکان ابطال یا غیرنافذ دانستن اعمال حقوقی وی به استناد حجر
بهعبارتی، پس از صدور حکم رفع حجر، تمام حقوق مدنی و قانونی فرد به حالت عادی بازمیگردد و هرگونه سابقه محدودیت تنها مربوط به گذشته خواهد بود.