در نظام دادرسی ایران، روند رسیدگی به دعاوی و درخواستها از مسیر قانونی مشخصی عبور میکند و هرگونه اختلال یا کاستی در این فرآیند میتواند منجر به صدور تصمیمات شکلی مانند رد دعوی، رد دادخواست یا ابطال دادخواست شود. این تصمیمات که تحت عنوان «قرارهای قاطع دعوا» شناخته میشوند، نقشی تعیینکننده در سرنوشت پرونده دارند و ممکن است بدون ورود به ماهیت دعوی، مسیر رسیدگی را متوقف کنند.
در میان این تصمیمات، اصطلاحاتی همچون «رد دعوی»، «رد دادخواست»، «ابطال دادخواست» و «سقوط دعوی» از رایجترین تعابیر حقوقی محسوب میشوند که بسیاری از خواهانها، خواندهها و حتی برخی از وکلا، در تفسیر تفاوتهای آنها دچار ابهام میشوند. در حالیکه این عبارات در ظاهر شباهتهایی دارند، اما از نظر ماهیت حقوقی، مرجع صادرکننده، زمان صدور، و اثر نهایی بر دادرسی تفاوتهای اساسی میان آنها وجود دارد.
در این مقاله تلاش میشود با نگاهی دقیق و کاربردی، تفاوت میان این اصطلاحات کلیدی در دادرسی بررسی شود تا مخاطبان بتوانند درک درستی از مفاهیم، موارد صدور، و آثار هر یک داشته باشند. در نهایت نیز با ارائه یک جدول مقایسهای، جمعبندی روشنی از این تفاوتها ارائه خواهد شد.
تفاوت رد دعوی و رد درخواست در آیین دادرسی مدنی
در نظام حقوقی ایران، دو اصطلاح «رد دعوی» و «رد درخواست» اگرچه به ظاهر مشابه به نظر میرسند، اما در واقع بیانگر دو مفهوم حقوقی متفاوت هستند که در موقعیتها، مبانی و آثار قضایی متمایز از یکدیگر به کار میروند. شناخت تفاوت این دو عنوان، بهویژه برای وکلا و خواهانها در تنظیم و پیگیری پروندههای قضایی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
🔹تعریف دعوی و تعریف درخواست
برای درک تفاوتها، ابتدا باید با تعریف دقیق هر واژه آشنا شویم:
- دعوی، به اختلاف حقوقی و رسمی میان دو یا چند طرف گفته میشود که از طریق دادگاه و با هدف احقاق حق طرح میشود. دعوی همیشه مبتنی بر یک خواسته حقوقی یا کیفری است که ماهیت الزامآور دارد.
- درخواست، مفهومی سادهتر و اغلب در قالب تقاضاهای شکلی یا فرآیندی است که ممکن است در دل یک دعوا یا بهصورت مستقل مطرح شود، مثل درخواست تأمین دلیل، تأخیر دادرسی، یا دستور موقت.
📌 موارد صدور قرار رد دعوی
قرار رد دعوی زمانی صادر میشود که دادگاه به صورت شکلی یا ماهوی به این نتیجه برسد که دعوای خواهان قابل استماع یا وارد نیست. دلایل صدور این قرار میتواند شامل موارد زیر باشد:
- فقدان اهلیت خواهان یا ذینفع نبودن وی
- ایراد به صلاحیت دادگاه یا وکالتنامه نماینده
- وجود ایرادات قانونی که مانع رسیدگی به دعوا میشود
- موضوع دعوی خارج از شمول رسیدگی قضایی باشد
برای مثال، اگر شخصی دعوایی را مطرح کند که در صلاحیت دیوان عدالت اداری است اما به دادگاه عمومی مراجعه کند، دادگاه با استناد به عدم صلاحیت ذاتی، قرار رد دعوی صادر خواهد کرد.
📌 موارد صدور قرار رد درخواست
در مقابل، رد درخواست بیشتر مربوط به موارد شکلی و در چارچوب آیین دادرسی است. این نوع رد، اغلب توسط دادگاه یا حتی مدیر دفتر دادگاه و پیش از ورود به ماهیت انجام میشود. موارد معمول شامل:
- عدم پرداخت هزینه دادرسی یا نداشتن تمبر کافی
- نقص در اطلاعات دادخواست (مانند عدم ذکر مشخصات طرفین یا خواسته)
- عدم ارائه مدارک ضمیمه در مهلت مقرر
رد درخواست اغلب به معنای توقف موقت فرآیند است و امکان اصلاح آن وجود دارد. به عبارتی، رد درخواست پایان پرونده نیست، بلکه فرصتی برای رفع نقص فراهم میکند.
⚖️اثر حقوقی بر روند رسیدگی
مهمترین تفاوت میان رد دعوی و رد درخواست در آثار آنها بر روند دادرسی نهفته است:
- رد دعوی، به معنای خاتمه رسمی دعواست و ممکن است آثار «اعتبار امر مختومه» داشته باشد. بنابراین خواهان نمیتواند بدون تغییر شرایط، همان دعوی را مجدداً مطرح کند.
- رد درخواست، صرفاً یک تصمیم شکلی برای جلوگیری از ادامه موقتی فرآیند است و اغلب قابل اصلاح یا تجدید نظر در همان روند دادرسی است.
📊 جدول مقایسه تفاوت رد دعوی و رد درخواست
ملاک مقایسه | رد دعوی | رد درخواست |
---|---|---|
نوع تصمیم | تصمیم ماهوی یا شکلی قاطع دادرسی | تصمیم شکلی یا اداری غیرقاطع |
مرجع صادرکننده | قاضی دادگاه | قاضی یا مدیر دفتر دادگاه |
مرحله رسیدگی | پیش از ورود به ماهیت یا در مرحله دادرسی | معمولاً پیش از ورود به ماهیت |
مثالهای رایج | دعوای فاقد صلاحیت ذاتی، ذینفع نبودن خواهان، موضوع خارج از رسیدگی | دادخواست ناقص، نبود تمبر کافی، نقص اطلاعات طرفین |
اثر بر دعوا | خاتمه کامل دعوی و احتمال ایجاد اعتبار امر مختومه | توقف موقت رسیدگی با امکان اصلاح و ادامه فرایند |
امکان طرح مجدد | معمولاً دشوار و نیازمند تغییر در مبانی دعوا | بله، پس از اصلاح نواقص |
ماهیت حقوقی | قاطع و ماهوی (در برخی موارد شکلی) | صرفاً شکلی و مقدماتی |
قابلیت اعتراض | دارد (تجدیدنظر یا فرجامخواهی) | دارد، بسته به مرجع صادرکننده و نوع درخواست |
تفاوت قرار رد دادخواست و ابطال دادخواست
در فرآیند دادرسی مدنی، قرارهایی وجود دارند که پیش از ورود به ماهیت دعوا صادر میشوند و نقش آنها تشخیص قابلیت یا عدم قابلیت رسیدگی به پرونده است. دو مورد از مهمترین این قرارها، قرار رد دادخواست و قرار ابطال دادخواست هستند. این دو اصطلاح اگرچه شباهتهایی ظاهری دارند، اما از لحاظ مبانی صدور، آثار حقوقی، مرجع صادرکننده و امکان ادامه رسیدگی، تفاوتهای بنیادینی با یکدیگر دارند.
🔹قرار رد دادخواست چیست؟
قرار رد دادخواست، تصمیمی است که ممکن است توسط مدیر دفتر دادگاه یا قاضی دادگاه صادر شود و معمولاً بهدلیل وجود نقص شکلی در تنظیم دادخواست یا عدم رعایت تشریفات اولیه قانونی است. موارد صدور این قرار عبارتاند از:
- نداشتن تمبر یا پرداخت نشدن هزینه دادرسی
- ناقص بودن اطلاعات خوانده، خواسته یا دلایل اثبات دعوی
- مشخص نبودن آدرس طرفین یا شغل و اقامتگاه خوانده
- عدم پرداخت هزینه نشر آگهی یا تأمین خواسته
این قرار اصولاً به معنای بررسینشدن دعواست و در صورت رفع نواقص، امکان تنظیم مجدد دادخواست وجود دارد.
🔹قرار ابطال دادخواست چیست؟
برخلاف قرار رد دادخواست، قرار ابطال دادخواست همواره توسط قاضی صادر میشود و ناظر بر شرایطی است که خواهان از انجام اقدامات لازم در فرآیند دادرسی امتناع ورزیده یا عملاً امکان رسیدگی از بین رفته است. موارد مهم آن عبارتاند از:
- عدم حضور خواهان در جلسهای که دادگاه برای ارائه توضیح ضروری میداند
- عدم حضور طرفین و عدم امکان تصمیمگیری دادگاه بدون توضیح
- نیاوردن اصل اسناد توسط خواهان در صورت تردید خوانده
- پرداختنکردن هزینه کارشناس یا تهیه نکردن مقدمات اجرای قرار معاینه محل
- استرداد دادخواست توسط خواهان پیش از جلسه اول رسیدگی
نکته مهم اینکه، ابطال دادخواست به معنای خاتمه رسمی آن دعوا است، اما خواهان میتواند مجدداً همان دعوی را مطرح کند؛ چراکه این قرار فاقد اعتبار امر مختومه است.
⚖️مقایسه آثار حقوقی دو قرار
- رد دادخواست بیشتر حالتی اداری و شکلی دارد و معمولاً توسط مدیر دفتر صادر میشود.
- ابطال دادخواست همیشه توسط قاضی صادر میشود و ناشی از عدم همکاری یا کوتاهی خواهان در پیگیری دعوی است.
- در هر دو مورد امکان طرح مجدد دعوی وجود دارد، اما مبنای صدور متفاوت است: یکی ناشی از نقص در تنظیم اولیه، و دیگری ناشی از ترک مراحل بعدی از سوی خواهان.
📊جدول مقایسه قرار رد دادخواست و ابطال دادخواست
ملاک مقایسه | رد دادخواست | ابطال دادخواست |
---|---|---|
مرجع صادرکننده | مدیر دفتر یا قاضی دادگاه | فقط قاضی دادگاه |
مبنای صدور | نقص شکلی در دادخواست یا نپرداخت هزینه دادرسی | عدم انجام اقدام قانونی توسط خواهان (مانند عدم حضور یا نپرداخت هزینه کارشناس) |
مرحله صدور | پیش از رسیدگی یا ثبت دادخواست | در طول دادرسی و پس از طرح پرونده |
اثر حقوقی | متوقفشدن موقت روند ثبت و امکان اصلاح | خاتمه دادرسی بدون رسیدگی ماهوی |
اعتبار امر مختومه | ندارد | ندارد |
امکان طرح مجدد دعوی | دارد، پس از اصلاح | دارد، چون تصمیم شکلی است |
قابلیت اعتراض | دارد (بسته به مرجع صادرکننده) | دارد (تجدیدنظر و فرجامخواهی) |
تفاوت رد دعوی و سقوط دعوا از نظر حقوقی
در نظام دادرسی، دو اصطلاح «رد دعوی» و «سقوط دعوا» از مهمترین ابزارهای حقوقی برای پایان دادن به یک پرونده قبل از صدور حکم ماهوی هستند. این دو مفهوم در ظاهر ممکن است مشابه به نظر برسند، اما در واقع هر کدام دارای مبنای صدور، آثار حقوقی و پیامدهای قضایی کاملاً متفاوتی هستند. برای درک بهتر این تفاوت، باید ابتدا مفهوم سقوط دعوا را تحلیل کرده و سپس آن را در مقایسه با رد دعوی بررسی کنیم.
🔹سقوط دعوا یعنی چه؟
قرار سقوط دعوا در مواردی صادر میشود که حق اصلی مورد مطالبه از بین رفته باشد؛ به عبارت دیگر، وقتی که دیگر چیزی برای رسیدگی باقی نمانده باشد. زوال این حق ممکن است به صورت ارادی یا قهری رخ دهد. نمونههای رایج زوال حق و سقوط دعوا:
- صرفنظر ارادی از حق (مثلاً با استناد به ماده ۲۸۹ قانون مدنی)
- فوت یکی از طرفین دعوا در دعاوی قائم به شخص مانند تمکین یا نفقه جاری
- جمع شدن صفات طلبکار و بدهکار در یک شخص (مانند ارثبری از طلبکار)
- تهاتر قهری میان دو دین
در همه این موارد، دیگر امکان پیگیری دعوا وجود ندارد و دادگاه ناگزیر است قرار سقوط دعوا صادر کند.
📌 رد دعوی چه تفاوتی دارد؟
در مقابل، قرار رد دعوی در جایی صادر میشود که دعوا همچنان بهصورت نظری قابلیت بررسی دارد، اما به دلایل قانونی یا شکلی، امکان رسیدگی آن در شرایط فعلی وجود ندارد.مثالهایی از دلایل صدور قرار رد دعوی:
- نبودن اهلیت خواهان یا نداشتن نفع در دعوا
- ایراد به صلاحیت دادگاه
- اعتراض به وکالتنامه یا سمت نماینده حقوقی
در چنین حالتی، اگر خواهان بتواند ایراد را رفع کند یا شرایط طرح دعوا را تغییر دهد، ممکن است مجدداً موفق به طرح همان دعوا شود.
📌 تفاوت در اعتبار امر مختومه
یکی از تفاوتهای مهم میان این دو قرار، اثر آنها بر اعتبار امر مختومه است:
- سقوط دعوا به دلیل زوال واقعی حق، معمولاً دارای اعتبار امر مختومه است و قابلیت طرح مجدد ندارد.
- رد دعوی، گرچه ممکن است موجب پایان دعوا شود، اما اگر به دلیل موقتی یا قابل رفع صادر شده باشد، امکان طرح مجدد را حفظ میکند (مگر در مواردی که تصمیم ماهوی گرفته شده باشد).
📊جدول مقایسه رد دعوی و سقوط دعوا
ملاک مقایسه | رد دعوی | سقوط دعوا |
---|---|---|
مبنای صدور | وجود ایراد قانونی یا شکلی در طرح دعوا | زوال واقعی یا حقوقی حق مورد مطالبه |
مثالها | نبود اهلیت، عدم صلاحیت، ایراد به سمت وکالت یا نفع خواهان | فوت یکی از طرفین در دعوای شخصی، تهاتر، صرفنظر از حق |
مرحله صدور | پیش از ورود به ماهیت یا در روند دادرسی | هر زمانی که زوال حق محرز شود |
اثر بر دعوا | ختم دعوا در آن مرحله، ولی امکان طرح مجدد تحت شرایطی وجود دارد | ختم کامل دعوا با از بین رفتن حق و عدم امکان پیگیری مجدد |
اعتبار امر مختومه | در برخی موارد ندارد (بسته به مبنای صدور) | معمولاً دارد |
قابلیت تجدید دعوا | دارد، در صورت رفع ایراد یا تغییر شرایط | ندارد، چون اصل حق زایل شده است |
تفاوت در آثار حقوقی رد دعوی، رد دادخواست، و ابطال دادخواست
هر سه تصمیم «رد دعوی»، «رد دادخواست» و «ابطال دادخواست» از جمله قرارهای قاطع یا مقدماتی دادرسی هستند که ممکن است بدون ورود به ماهیت دعوا صادر شوند. اما این شباهت ظاهری نباید باعث غفلت از تفاوتهای اساسی در آثار حقوقی آنها شود. شناخت این تفاوتها نه تنها برای وکلا و کارشناسان حقوقی اهمیت دارد، بلکه برای اشخاص حقیقی و حقوقی که درگیر دعاوی هستند نیز کاربردی و حیاتی است.
📌 رد دعوی: پایان رسمی و گاه ماهوی دعوا
وقتی دادگاه قرار رد دعوی صادر میکند، به این معناست که:
- دعوا اساساً قابل رسیدگی نیست
- یا مبانی قانونی کافی ندارد
- یا خواهان شرایط لازم برای پیگیری آن دعوا را ندارد (مثلاً ذینفع نیست)
اثر حقوقی: در بسیاری از موارد، این تصمیم باعث اعتبار امر مختومه میشود. یعنی اگر دعوا دقیقاً با همان شرایط مجدداً مطرح شود، دادگاه آن را نمیپذیرد.
📌 رد دادخواست: تصمیم شکلی، با قابلیت اصلاح
رد دادخواست اغلب زمانی اتفاق میافتد که:
- دادخواست تنظیمشده از نظر شکلی ناقص باشد
- یا برخی تشریفات آیین دادرسی رعایت نشده باشد
مانند: پرداختنشدن هزینه دادرسی، نقص در اطلاعات طرفین، نبود امضا یا پیوستها.
اثر حقوقی:
این نوع رد، مانع طرح مجدد دعوی نیست. بلکه خواهان میتواند دادخواست را با رفع نواقص، مجدداً تقدیم کند. از این رو، رد دادخواست به معنای «پایان دعوا» نیست، بلکه تنها یک ایست موقت شکلی است.
📌 ابطال دادخواست: ترک پیگیری دعوا توسط خواهان
ابطال دادخواست در مواردی صادر میشود که:
- خواهان در جلسه حاضر نشود و دادگاه نیاز به توضیح او داشته باشد
- یا از پرداخت هزینه کارشناسی یا اجرای قرار تحقیق خودداری کند
- یا دادخواست را مسترد کند (پیش از اولین جلسه رسیدگی)
اثر حقوقی:
ابطال دادخواست، هرچند به پایان پرونده منجر میشود، اما فاقد اعتبار امر مختومه است. یعنی خواهان میتواند مجدداً همان دعوا را مطرح کند، البته باید تمامی تشریفات قانونی را از ابتدا رعایت کند.
تفاوت در مراجع صادرکننده قرارها (مدیر دفتر یا قاضی)
یکی از نکات ظریف اما بسیار مهم در فرآیند دادرسی، توجه به مرجع صادرکننده قرار است. بسیاری از تصمیماتی که منجر به رد یا توقف رسیدگی به یک دعوا میشود، بسته به ماهیت آن قرار، ممکن است توسط قاضی دادگاه یا مدیر دفتر دادگاه صادر گردد. شناخت این تفاوتها، بهویژه برای پیگیری صحیح اعتراض، تجدیدنظرخواهی یا رفع نقص، نقش کلیدی ایفا میکند.
📌 قرارهایی که مدیر دفتر دادگاه میتواند صادر کند
مدیر دفتر دادگاه بهعنوان مقام اداری و مقدماتی در فرآیند ثبت و ارجاع پرونده، صرفاً میتواند قرارهایی با ماهیت شکلی و اداری صادر کند. مهمترین مورد:
-
قرار رد دادخواست به دلیل نقص در دادخواست، مانند:
- پرداخت نشدن هزینه دادرسی
- نبود امضای خواهان
- نقص در اطلاعات شناسایی طرفین
- نداشتن پیوستها یا اسناد لازم
این نوع رد، پیش از ورود پرونده به مرجع قضایی، و در مرحله بررسی مقدماتی دادخواست اتفاق میافتد.
📌 قرارهایی که فقط قاضی صادر میکند
در مقابل، قاضی دادگاه اختیار صدور کلیه قرارهای مهم با اثر حقوقی اساسی را دارد. از جمله:
- قرار رد دعوی به علتهای قانونی (مثل فقدان صلاحیت، ذینفع نبودن خواهان، ایراد شکلی غیرقابل رفع)
- قرار ابطال دادخواست به علتهای رفتاری خواهان (عدم حضور، عدم پرداخت هزینه کارشناسی، استرداد دادخواست)
- قرار سقوط دعوی در صورت زوال حق اصلی
این تصمیمات غالباً پس از ثبت پرونده و در روند رسیدگی توسط قاضی اتخاذ میشود.
📌 تفاوت در شیوه اعتراض و پیگیری
از آنجا که تصمیمات مدیر دفتر، معمولاً شکلی و غیرقاطع هستند، نحوه اعتراض به آنها با تصمیمات قاضی تفاوت دارد:
- تصمیمات مدیر دفتر ممکن است با اعتراض نزد قاضی همان دادگاه قابل بررسی باشد.
- تصمیمات قاضی، مانند رد دعوی یا ابطال دادخواست، با تجدیدنظر یا فرجامخواهی در محاکم بالاتر قابل پیگیری است.
تفاوت در اعتبار امر مختومه در سه قرار مهم دادرسی
یکی از پیامدهای کلیدی و پرکاربرد در حوزه دادرسی، مفهوم اعتبار امر مختومه است. این اعتبار زمانی ایجاد میشود که دعوایی با رسیدگی کامل یا قرار نهایی مختومه شده باشد و مجدد نتوان آن را با همان شرایط طرح کرد. اما همه قرارهای دادرسی چنین اثری ندارند. در این بخش، به بررسی دقیق تفاوت آثار «اعتبار امر مختومه» در سه قرار رایج دادرسی یعنی رد دعوی، ابطال دادخواست و رد دادخواست میپردازیم.
✅اعتبار امر مختومه چیست؟
اعتبار امر مختومه به این معناست که دعوایی که درباره آن تصمیم نهایی گرفته شده، قابل طرح مجدد نیست، مگر با تغییر در موضوع، خواسته، یا اصحاب دعوا. این اعتبار از اصول مهم آیین دادرسی است و مانع از اطاله دادرسی و سوءاستفاده از روند قضایی میشود.قرار رد دعوی معمولاً زمانی صادر میشود که:
-
دعوا قابلیت رسیدگی ماهوی ندارد
-
یا خواهان فاقد شرایط لازم برای طرح دعوا است
در بسیاری از موارد، این قرار دارای اعتبار امر مختومه نیست، بهویژه اگر به علت شکلی صادر شده باشد (مثلاً ذینفع نبودن خواهان).
اما در برخی موارد خاص، مانند صدور قرار رد دعوی بر مبنای استماع کامل و تشخیص بیاساس بودن ادعا، این اعتبار وجود دارد و مانع طرح مجدد خواهد بود.
📌 ابطال دادخواست و نبود اعتبار امر مختومه
برای پاسخ به این سوال که آیا قرار ابطال دادخواست اعتبار امر مختومه دارد باید گفت که در ابطال دادخواست، خواهان خود یا بهصورت غیرمستقیم از پیگیری دعوا انصراف میدهد. این حالت هیچگاه به رسیدگی ماهوی منجر نمیشود.در نتیجه، این قرار اعتبار امر مختومه ندارد.خواهان میتواند دعوا را در همان دادگاه یا دادگاه صالح دیگر با شرایط یکسان دوباره مطرح کند.
📌 رد دادخواست و بیاثر بودن در اعتبار امر مختومه
در مواردی که دادخواست به دلیل نقص شکلی یا اشتباه در ثبت مردود میشود، هیچ رسیدگی قضایی به اصل دعوا انجام نشده است.بنابراین، رد دادخواست نیز هیچگونه اعتبار امر مختومه ایجاد نمیکند و پس از اصلاح، قابل طرح مجدد خواهد بود.
نتیجهگیری: کدام قرار، کدام مسیر را قطع میکند؟
در مسیر پیچیدهی دادرسی مدنی، درک صحیح از مفاهیمی چون رد دعوی، رد دادخواست و ابطال دادخواست نهتنها از بروز اشتباهات پرهزینه جلوگیری میکند، بلکه مسیر رسیدگی را نیز هدفمندتر و مؤثرتر میسازد. هر یک از این قرارها، ابزار قانونی متفاوتی برای کنترل و مدیریت جریان دادرسی هستند و شناخت دقیق آنها برای وکلا، کارشناسان، و طرفین دعوی ضروری است.
-
قرار رد دعوی، معمولاً زمانی صادر میشود که دعوی از نظر قانونی یا ماهوی دارای اشکال باشد. این قرار ممکن است مانع ادامه دادرسی شود و حتی در برخی موارد، مانع از طرح مجدد همان دعوی گردد.
-
قرار رد دادخواست، اغلب ناظر بر ایرادات شکلی و مقدماتی در ثبت دادخواست است. در این حالت، خواهان فرصت دارد پس از رفع نواقص، دادخواست خود را مجدداً ارائه دهد؛ بدون اینکه به اصل دعوا لطمهای وارد شده باشد.
-
قرار ابطال دادخواست، نشانهای است از انصراف یا سهلانگاری خواهان در پیگیری دعوی، که موجب میشود بدون ورود به ماهیت، رسیدگی متوقف گردد. اگرچه این قرار مانع قطعی برای طرح مجدد دعوی نیست، اما فرآیند دادرسی باید از ابتدا طی شود.
بنابراین، هر یک از این تصمیمات، «مسیری» از دادرسی را قطع میکنند:
-
رد دعوی: گاه مسیر ماهوی دادرسی را برای همیشه قطع میکند.
-
رد دادخواست: صرفاً ایستگاهی موقت در مسیر است.
-
ابطال دادخواست: نوعی بازگشت به نقطهی شروع، با امکان دوباره طی کردن مسیر است.
در نهایت، فهم تفاوتهای ظریف این سه نهاد، از بروز اشتباهات فرآیندی، اتلاف وقت و هزینه، و بروز تصمیمات نامطلوب قضایی جلوگیری میکند.
سوالات متداول
در این قسمت از مقاله سوالات متداول پیرامون رد دعوی، سقوط دعوی، رد دادخواست و ابطال آن را که توسط پرسشگران از مجموعه ایران لگال مطرح شده است را مشاهده می فرمایید:
❓معنی «دعوی مسترد هست و حکم بر رد دعوی شد» چیست؟
✅ این عبارت به این معناست که خواهان از ادامه دعوا صرفنظر کرده یا آن را پس گرفته است و دادگاه نیز با توجه به این اقدام، دعوی را خاتمه داده و حکم به رد آن صادر کرده است. در نتیجه، پرونده مختومه شده است.
❓در یک دعوی مبنی بر تأیید فسخ قرارداد مالی، به موجب دادنامه شماره … در تاریخ …، قرار رد دادخواست/درخواست صادر شده است. منظور از این عبارت چیست؟
✅ این عبارت بیانگر آن است که دادگاه به دلیل وجود ایراد شکلی یا نقص قانونی، دادخواست یا درخواست ارائهشده را نپذیرفته است. این رد ممکن است به علت عدم پرداخت هزینه دادرسی، نقص در مدارک یا عدم صلاحیت دادگاه صادر شده باشد و تا زمانی که اصلاح نشود، رسیدگی صورت نمیگیرد.
❓این جمله به چه معناست؟ «مستنداً به ماده دو قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان صادر و اعلام میگردد.»
✅ این جمله بدین معناست که دادگاه با استناد به ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی، که شرایط اقامه دعوی را بیان میکند، تشخیص داده که دعوی مطرحشده شرایط لازم را ندارد و بنابراین آن را رد کرده است. این رد ممکن است به علت نبود نفع، صلاحیت، یا سایر ایرادات شکلی یا ماهوی باشد.
❓در ابلاغیه دادگاه برای شکایتی درباره مبلغی چک نوشته شده که دادگاه رأی به قرار رد دعوی داده است. این عبارت چه معنایی دارد و آیا شکایت پذیرفته شده است یا خیر؟
✅ این عبارت به این معناست که دادگاه پس از بررسی شکایت، به این نتیجه رسیده که شرایط قانونی برای رسیدگی به آن وجود ندارد، بنابراین دعوی رد شده است. به بیان دیگر، شکایت به دلایلی مانند نقص مدارک یا عدم اثبات ادعا پذیرفته نشده و رسیدگی ادامه نمییابد.
❓زمانی که در یک دعوی، خواهان شناختهشده غیر ثابت تشخیص داده شده و به استناد بند ۶ ماده ۸۴ و ماده ۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار رد دعوی صادر و اعلام میگردد، این به چه معناست؟
✅ این بدان معناست که دادگاه به دلیل عدم احراز هویت یا نفع خواهان، دعوی را غیرقابل پذیرش دانسته و بر اساس مقررات آیین دادرسی، آن را رد کرده است. این تصمیم به منزله خروج پرونده از روند رسیدگی است، اما قابل تجدیدنظر است؛ مشروط بر اینکه اصل دعوی قابلیت تجدیدنظر داشته باشد.