در تنظیم قراردادهای خرید و فروش، گاه عباراتی به چشم میخورد که درک دقیق آنها میتواند مسیر اجرای قرارداد را بهکلی تغییر دهد. یکی از این عبارات، جملهای است که بهوضوح یا ضمنی در متن قرارداد درج میشود: «مورد معامله بیع شرط نمیباشد» یا «مورد معامله بیع شرط میباشد». این عبارات ساده در ظاهر، اما پر مفهوم از نظر حقوقی، تعیینکننده ماهیت و آثار معامله هستند.
آیا فروشنده میتواند مورد معامله را پس بگیرد؟ آیا معامله قطعی است یا مشروط به بازپرداخت ثمن؟ آیا این قید نشاندهنده رهن است یا انتقال قطعی؟ در این مقاله، با تحلیل دقیق این عبارات و بررسی مفهوم حقوقی بیع شرط، سعی داریم ابعاد قانونی و عملی آن را روشن کنیم و تفاوت میان معاملات قطعی و مشروط را بهزبان ساده توضیح دهیم.
عبارت «مورد معامله بیع شرط نمیباشد» یعنی چه؟
زمانی که در یک قرارداد خرید و فروش، عبارت «مورد معامله بیع شرط نمیباشد» درج میشود، این جمله بار حقوقی بسیار مهمی دارد. این عبارت نشان میدهد که معامله انجامشده، بهصورت قطعی و بدون هیچگونه شرط فسخ از سوی فروشنده صورت گرفته است. به زبان ساده، فروشنده دیگر هیچ حقی برای بازگرداندن ثمن و فسخ قرارداد ندارد و ملک یا مال فروختهشده، بهطور کامل به خریدار منتقل شده است.
📌 تأکید بر قطعی بودن معامله
عبارت «بیع شرط نمیباشد» در حقیقت راه هرگونه ادعای آتی مبنی بر شرط بازخرید یا استرداد مال را مسدود میکند. در برخی معاملات، فروشنده در نظر دارد که در آینده و ظرف مهلتی مشخص، ثمن دریافتی را بازپرداخت کند و مال فروخته شده را پس بگیرد. این نوع معاملات، بیع شرط نام دارند. اما زمانی که چنین شرطی در قرارداد گنجانده نشود و به صراحت قید گردد که «بیع شرط نمیباشد»، یعنی خریدار مالک قطعی است و فروشنده حتی با استرداد مبلغ هم نمیتواند معامله را برهم بزند.
⚖️ موارد استفاده از این عبارت در قراردادها
- جلوگیری از ادعاهای بعدی فروشنده یا ورثه او
- تثبیت مالکیت خریدار در دفاتر رسمی
- ایجاد اطمینان برای دریافت وام یا وثیقهگذاری
- جلوگیری از تفسیر معامله بهعنوان «معامله با حق استرداد»
📌 مثال کاربردی
فرض کنید ملکی توسط فردی به دیگری فروخته میشود و فروشنده قصد دارد برای تأمین نقدینگی موقت، آن را بفروشد، اما در آینده آن را بازخرید کند. اگر در این قرارداد قید شود که مورد معامله بیع شرط نمیباشد، یعنی حتی اگر فروشنده در آینده پول را آماده کند، دیگر هیچ حقی برای بازگرداندن ملک ندارد. این تفاوت میتواند سرنوشت دعوای حقوقی را تغییر دهد.
بررسی مفهوم مخالف: «مورد معامله بیع شرط میباشد» یعنی چه؟
وقتی در قرارداد فروش یا سند مالکیت ذکر میشود که «مورد معامله بیع شرط میباشد»، این عبارت نشاندهنده آن است که معامله بهصورت مشروط انجام گرفته و فروشنده حق فسخ معامله را در مدت معین برای خود محفوظ داشته است. به بیان دیگر، این نوع معامله یک بیع غیر قطعی است که در آن فروشنده میتواند با بازپرداخت مبلغ دریافتی (ثمن)، مال مورد معامله را باز پس گیرد.
📌 بیع شرط = فروش مشروط به استرداد ثمن
عبارت «بیع شرط میباشد» به این معناست که فروشنده، هنگام عقد قرارداد، شرط فسخ را با پرداخت مجدد ثمن در مدت مقرر برای خود درج کرده است. این حق فسخ که به فروشنده اختصاص دارد، در اصطلاح حقوقی «خیار شرط» نامیده میشود؛ اما تفاوت مهمی با خیار شرط معمولی دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
📝 استناد قانونی: ماده ۴۵۸ قانون مدنی
«در عقد بیع، متعاملین میتوانند شرط نمایند که هرگاه بایع در مدت معینی تمام مثل ثمن را به مشتری رد کند، خیار فسخ معامله را نسبت به تمام مبیع داشته باشد…»
بر اساس این ماده، اگر در قرارداد چنین شرطی قید شده باشد، فروشنده میتواند در مدت معین با بازگرداندن پول، قرارداد را فسخ و مال را بازپس گیرد.
⚖️ مالکیت مشروط خریدار در بیع شرط
در بیع شرط، خریدار بهطور موقت مالک مال میشود، اما این مالکیت مشروط به عدم فسخ از سوی فروشنده است. اگر فروشنده در مدت تعیینشده، ثمن را بازنگرداند، مالکیت خریدار قطعی میشود؛ اما در صورتی که ثمن را برگرداند، معامله فسخ شده و ملک یا مال به فروشنده بازمیگردد.
📌 نکته بسیار مهم:
اگر مدت معینی برای اجرای شرط فسخ تعیین نشده باشد، این معامله بیع شرط محسوب نمیشود و از نظر قانونی، بیع قطعی خواهد بود.
بیع شرط چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ (برای درک دقیقتر)
برای اینکه مفهوم دو عبارت «مورد معامله بیع شرط میباشد» و «نمیباشد» بهدرستی درک شود، لازم است ابتدا با ماهیت بیع شرط آشنا شویم. بیع شرط یکی از انواع قراردادهای بیع است که با شرط بازخرید همراه است. در این نوع معامله، فروشنده مالی را به خریدار منتقل میکند اما شرط میگذارد که اگر ظرف مدت معینی ثمن (پول دریافتشده) را بازگرداند، حق فسخ قرارداد را داشته باشد.
📌 بیع شرط در یک جمله
«بیعی است که در آن فروشنده، حق دارد با بازپرداخت پول در مدت معین، مال فروختهشده را پس بگیرد.»
📝 مبنای قانونی بیع شرط: ماده ۴۵۸ قانون مدنی
این ماده تصریح میکند که طرفین میتوانند در ضمن عقد بیع توافق کنند که اگر فروشنده (بایع) در مدت مشخصی ثمن را بازگرداند، حق فسخ معامله را خواهد داشت. این ماده یکی از اصلیترین پایههای حقوقی بیع شرط در قوانین ایران محسوب میشود.
⚖️ ویژگیهای اصلی بیع شرط
- مدتدار بودن: شرط باید دارای مدت مشخص باشد، وگرنه بیع شرط باطل است.
- مالکیت مشروط: تا زمانی که فسخ صورت نگیرد، خریدار مالک مال است؛ اما مالکیت وی مشروط است.
- لزوم همزمانی شرط و عقد: شرط باید در زمان انعقاد قرارداد درج شود؛ شرط فسخ بعد از عقد، بیاثر است.
- محدود بودن فسخ به فروشنده: تنها فروشنده است که میتواند از این شرط استفاده کند.
- فسخ پذیری قرارداد: برخلاف بیع قطعی، فروشنده در بیع شرط میتواند با پرداخت ثمن، معامله را فسخ کند.
تفاوت معامله قطعی با معامله به شرط استرداد
یکی از نکات کلیدی در تحلیل عبارات «مورد معامله بیع شرط میباشد» و «بیع شرط نمیباشد»، تشخیص دقیق تفاوت میان معامله قطعی و معامله مشروط به استرداد یا همان بیع شرط است. این تفاوت تنها در یک جمله یا بند خلاصه نمیشود؛ بلکه آثار حقوقی، تعهدات طرفین، و حتی وضعیت مالکیت را تحت تأثیر قرار میدهد.
📌 معامله قطعی چیست؟
معامله قطعی یعنی مال مورد معامله بهصورت کامل و غیرقابل برگشت از فروشنده به خریدار منتقل شده و هیچگونه شرطی برای بازگشت آن در قرارداد درج نشده است.
✅ آثار معامله قطعی:
- انتقال مالکیت بهصورت دائم و فوری
- عدم امکان فسخ توسط فروشنده مگر در موارد خاص (مانند خیار غبن یا تدلیس)
- امکان نقل و انتقال بعدی مال توسط خریدار بدون محدودیت
📌 معامله به شرط استرداد (بیع شرط) چیست؟
در مقابل، معامله مشروط به استرداد یعنی فروشنده با درج شرطی در قرارداد، این حق را برای خود محفوظ میدارد که در مدت معین با بازگرداندن مبلغ، قرارداد را فسخ کرده و مال را باز پس گیرد. توجه داشته باشید که بیع شرط با بیع مشروط متفاوت است، بیع مشروط اجرا یا عدم اجرای شرطی در قرارداد است. اما در بیع شرط شرایط را توضیح داده ایم.
✅ آثار بیع شرط:
- مالکیت خریدار مشروط و موقتی است
- خریدار نمیتواند تصرفاتی انجام دهد که مانع اجرای خیار فروشنده شود (مانند انتقال به غیر)
- در صورت فسخ توسط فروشنده، مال به او بازمیگردد
- منافع مال تا زمان فسخ متعلق به خریدار است
📝 مثال کاربردی برای درک تفاوت
فرض کنید ملکی با قیمت ۵ میلیارد تومان به فردی فروخته میشود. اگر در قرارداد قید شود «مورد معامله بیع شرط نمیباشد»، خریدار بهصورت قطعی مالک شده و فروشنده حتی با داشتن مبلغ، امکان بازپسگیری ملک را ندارد.
اما اگر نوشته شود «مورد معامله بیع شرط میباشد»، فروشنده در مدت مقرر میتواند ۵ میلیارد تومان را بازگردانده و ملک را از خریدار باز پس گیرد. زیرا بسیاری از دعاوی حقوقی و اختلافات بر سر همین موضوع شکل میگیرند. خریدار به تصور اینکه معامله قطعی بوده، شروع به نقل و انتقال یا ساختوساز میکند؛ در حالی که فروشنده ادعای حق فسخ دارد. تنها عبارتی مانند «بیع شرط میباشد» یا «نمیباشد» میتواند تکلیف چنین اختلافی را مشخص کند.
سوالات متداول
در این قسمت از مقاله سوالات متداول پیرامون عبارت موضوع بیع شرط نمی باشد یا می باشد را مشاهده می فرمایید:
❓اگر در قرارداد نوشته شود «مورد معامله بیع شرط نمیباشد» اما فروشنده ادعا کند که ملک را موقتاً فروخته، تکلیف چیست؟
✅ در این حالت، ادعای فروشنده فاقد اثر حقوقی است؛ زیرا عبارت صریح قرارداد نشان میدهد که حق فسخ یا بازخرید برای فروشنده وجود ندارد. حتی اگر فروشنده مدعی باشد که قصد بازخرید داشته، نیاز به درج صریح آن در قرارداد بوده است.
❓در صورتی که نوشته شود «مورد معامله بیع شرط میباشد» اما مدت زمان مشخص نشده باشد، آیا فروشنده میتواند ملک را پس بگیرد؟
✅ خیر. بر اساس ماده ۴۵۸ قانون مدنی، در بیع شرط تعیین مدت زمان فسخ الزامی است. اگر در قرارداد، زمان مشخصی برای اعمال شرط فسخ ذکر نشده باشد، بیع شرط محسوب نمیشود و معامله قطعی خواهد بود.
❓اگر فروشنده در موعد مقرر ثمن را برگرداند اما خریدار از بازگرداندن ملک خودداری کند، چه باید کرد؟
✅ در چنین شرایطی، فروشنده میتواند با استناد به شرط درجشده در قرارداد و مفاد بیع شرط، از طریق دادگاه اقدام به فسخ معامله و استرداد مال کند.
❓آیا ممکن است در سند رسمی نوشته شده باشد «بیع شرط نمیباشد» اما قرارداد جداگانهای برای بازخرید تنظیم شده باشد؟
✅ چنین موردی از نظر قانونی قابلقبول نیست؛ زیرا شرط بیع باید در همان قرارداد اصلی و همزمان با عقد بیع درج شود. طبق قانون، شرط بعدی و خارج از قرارداد اصلی نمیتواند مبنای بیع شرط باشد.