عقد بیع، یکی از مهمترین و پرکاربردترین عقود در نظام حقوقی ایران و فقه امامیه به شمار میرود؛ بهگونهای که بخش بزرگی از معاملات روزمره میان اشخاص حقیقی و حقوقی در قالب این عقد شکل میگیرد. قانون مدنی در ماده ۳۳۸ بیع را بهعنوان تملیک عین به عوض معلوم تعریف کرده است، اما برای شناخت دقیق ماهیت آن، صرف تعریف کفایت نمیکند و باید به بررسی اوصاف و ویژگیهای اصلی این عقد پرداخت.
در بسیاری از موارد، تعیین اینکه آیا یک قرارداد خاص، عقد بیع محسوب میشود یا خیر، به بررسی اوصاف ذاتی بیع بستگی دارد. این اوصاف نهتنها ماهیت عقد را مشخص میکنند، بلکه تعیینکننده آثار حقوقی مهمی همچون انتقال مالکیت، امکان فسخ، اجرای حق حبس و قابلیت الزامآور بودن قرارداد هستند.
اوصافی مانند تملیکی بودن، معوض بودن، لازم بودن و رضایی بودن از جمله ویژگیهای اساسی عقد بیعاند که آن را از سایر عقود همچون اجاره، صلح، هبه و عقود عهدی متمایز میسازند. همچنین، بررسی وضعیت مبیع و ثمن از حیث مالیت، قابلیت تسلیم و مشروعیت، نقش مهمی در صحت این عقد ایفا میکند.
در این مقاله تلاش میکنیم ضمن تبیین دقیق هر یک از این ویژگیها، به تحلیل مبانی قانونی، فقهی و حقوقی آنها بپردازیم و در نهایت تصویری روشن و جامع از «اوصاف عقد بیع» در حقوق ایران ارائه دهیم.
تعریف عقد بیع و تفاوت آن با سایر عقود
عقد بیع یکی از مهمترین عقود معین و انواع بیع در نظام حقوقی ایران است که قانون مدنی در ماده ۳۳۸ آن را چنین تعریف میکند: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.» این تعریف برگرفته از فقه امامیه است و به وضوح نشان میدهد که انتقال مالکیت، عنصر اصلی و بنیادین عقد بیع محسوب میشود. در این عقد، فروشنده مال معینی را در برابر مبلغی معین به خریدار منتقل میکند و با این انتقال، تعهدات و آثار حقوقی خاصی بین طرفین پدید میآید.
تفاوت اصلی عقد بیع با سایر عقود، در ماهیت انتقال مالکیت است. بهعنوان مثال، در عقد اجاره، تنها منافع مال مورد استفاده قرار میگیرد نه عین آن. در عقد صلح نیز ممکن است عوضی در کار نباشد و انتقال رایگان انجام شود. در حالی که در عقد بیع، هم انتقال مالکیت صورت میگیرد و هم این انتقال معوض است، یعنی در برابر پرداخت ثمن (پول یا مال دیگر) انجام میشود.
📌از دیگر تمایزات عقد بیع با عقود دیگر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در هبه، انتقال رایگان مال صورت میگیرد و نیاز به عوض ندارد؛ در حالی که عقد بیع، عقدی معوض است.
- در صلح، ممکن است طرفین به دلایل غیر مالی توافق کنند و موضوع صلح حتی حق یا منفعت باشد؛ اما در بیع، معمولاً عین مشخص موضوع قرارداد است.
- عقود عهدی، همچون قرارداد تعهد به ساخت یا انجام کار، صرفاً ایجاد تعهد میکنند و تا انجام عمل مورد توافق، اثری از انتقال وجود ندارد؛ در حالی که عقد بیع یک عقد تملیکی است که اثر آن در همان لحظه انعقاد، تحقق مییابد.
- برخلاف برخی عقود تشریفاتی که برای تحقق نیاز به ثبت رسمی یا مراحل اداری خاص دارند، اصل بر رضایی بودن عقد بیع است؛ یعنی صرف توافق (ایجاب و قبول) بین طرفین برای تحقق آن کافی است، مگر در موارد استثنایی مانند بیع املاک.
با این تفاسیر، شناخت دقیق اوصاف عقد بیع نه تنها در تشخیص ماهیت قراردادها اهمیت دارد، بلکه در تعیین تکلیف حقوقی اختلافات احتمالی بین طرفین نیز نقش مهمی ایفا میکند.
اوصاف عقد بیع: اساسی مبیع و ثمن در تحقق
برای آن که عقد بیع بهطور صحیح واقع شود، وجود برخی شرایط و اوصاف در مورد دو عنصر اصلی آن یعنی مبیع (مال فروختهشده) و ثمن (عوض پرداختی) ضروری است. این اوصاف، ضامن صحت عقد و اجرای تعهدات طرفین هستند و در صورت فقدان آنها، ممکن است معامله باطل یا غیرنافذ باشد.
🧾 اوصاف اساسی مبیع
✅ ۱. وجود مبیع در زمان معامله
مبیع باید هنگام انعقاد عقد وجود داشته باشد. در بیع عین معین، نبودن مال در زمان معامله موجب بطلان است. در بیع کلی، مانند دو تن گندم از انبار دهتنی، همینکه فروشنده توانایی تسلیم آن مقدار را داشته باشد، کافی است.
✅ ۲. مالیت داشتن مبیع
مبیع باید دارای ارزش مالی در عرف یا شرع باشد. اموالی که فاقد ارزش اقتصادی یا غیرقابل تملک هستند (مانند هوا یا اعضای بدن انسان)، قابلیت مبیع بودن را ندارند.
✅ ۳. قابلیت تسلیم
فروشنده باید قدرت تسلیم مبیع را داشته باشد. اگر مالی فروخته شود که فروشنده قادر به تحویل آن نباشد (مثلاً ملک در تصرف شخص ثالث بدون امکان تخلیه)، عقد بیع باطل خواهد بود یا خریدار حق فسخ خواهد داشت.
✅ ۴. معلوم و معین بودن مبیع
مبیع باید از حیث جنس، مقدار، وصف و محل تحویل مشخص باشد. ابهام در هر یک از این موارد موجب غرری شدن معامله و بطلان آن خواهد شد. مثلاً اگر بگوییم «یک ماشین» بدون تعیین مدل، سال ساخت و وضعیت فنی، بیع باطل میشود.
✅ ۵. مالکیت فروشنده
فروشنده باید مالک مبیع باشد یا از طرف مالک نمایندگی یا وکالت داشته باشد. در غیر این صورت، عقد مشمول عنوان فروش مال غیر شده و علاوه بر بطلان، ممکن است با مجازات کیفری نیز مواجه شود.
🧾 اوصاف اساسی ثمن
همانگونه که مبیع باید اوصاف مشخصی داشته باشد، ثمن (عوض معامله) نیز باید شرایط زیر را داشته باشد:
✅ ۱. معلوم بودن
ثمن باید مقدار مشخصی داشته باشد؛ مثلاً مبلغ ۲ میلیارد تومان. توافق بر «مبلغی که بعداً تعیین میشود» یا «قیمت روز» بدون ضابطه، باعث بطلان عقد خواهد شد، مگر اینکه ملاک عرفی یا شرعی مشخصی وجود داشته باشد.
✅ ۲. مالیت و مشروعیت
ثمن نیز مانند مبیع باید دارای مالیت و مشروع باشد. نمیتوان در ازای خانهای، کالای ممنوع یا مال غیرمشروع (مثلاً مشروبات الکلی یا کالای قاچاق) را پرداخت کرد.
✅ ۳. قابلیت پرداخت
خریدار باید توانایی پرداخت ثمن را داشته باشد و اگر ثمن موجل است (مثلاً چک یا وعدهدار)، توافق طرفین بر آن صراحت داشته باشد.
در مجموع، عقد بیع تنها زمانی صحیح و نافذ است که هم مبیع و هم ثمن دارای شرایط و اوصاف قانونی و فقهی لازم باشند. تخلف از هر یک از این اوصاف میتواند موجب بطلان یا فسخ عقد شود، یا دستکم یکی از خیارات قانونی مانند خیار غبن یا خیار تخلف از وصف را برای طرف مقابل ایجاد کند.در مطلبی دیگر نحوه اثبات وقوع عقد بیع را بررسی نمودیم که می توانید برای اطلاعات بیشتر آن را مطالعه نمایید.
تملیکی بودن عقد بیع و تحلیل فقهی-قانونی آن
یکی از مهمترین و بارزترین ویژگیهای عقد بیع، تملیکی بودن آن است. منظور از عقد تملیکی، عقدی است که بهموجب آن، مال مورد معامله از مالکیت یک طرف خارج و به مالکیت طرف دیگر وارد میشود. این ویژگی در ماده ۳۳۸ قانون مدنی نیز مورد تأکید قرار گرفته است، جایی که بیع را «تملیک عین به عوض معلوم» معرفی میکند.
📌 تملیک در لحظه عقد
در عقد بیع، به محض توافق طرفین (ایجاب و قبول)، مبیع به ملکیت خریدار و ثمن به ملکیت فروشنده منتقل میشود، بدون آنکه نیازی به اقدام دیگری مانند تحویل کالا یا ثبت رسمی باشد؛ مگر در موارد خاصی مانند بیع اموال غیرمنقول. به عبارت دیگر، بیع برخلاف برخی عقود، نیاز به انجام شرط یا تحقق واقعهای بعد از عقد برای انتقال مالکیت ندارد.
⚖️ دیدگاه فقهی در مورد بیع تملیکی
فقهای امامیه بهصراحت عقد بیع را از عقود تملیکی میدانند. در نظریههای فقهی، تملیک بهعنوان نتیجهای مستقیم از ایجاب و قبول دانسته شده و نیازی به قبض یا شرط اضافی ندارد. البته در مواردی مانند بیع کلی فیالذمه، برخی اختلافنظرها در مورد زمان تحقق تملیک مطرح شده است. در این نوع بیع، مبیع هنگام عقد بهصورت کلی تعریف میشود (مثلاً ۱۰ کیلو برنج)، ولی مصداق آن بعداً توسط فروشنده تعیین میگردد. در این حالت، برخی حقوقدانان قائل به تحقق تملیک پس از تعیین مصداق هستند.
🧠 تحلیل حقوقی موارد خاص
در نظام حقوقی ایران نیز بیع کلی بهعنوان عقدی تملیکی پذیرفته شده، به شرط آنکه فروشنده توانایی تسلیم مصداق کلی را داشته باشد. در این تحلیل، عقد بیع حتی در صورت کلی بودن مبیع نیز سبب ایجاد حق مالکیت اعتباری در خریدار میشود و به محض تعیین مصداق، مالکیت بهطور کامل تحقق مییابد.
نکته مهم این است که تملیکی بودن بیع حتی با وجود حق فسخ (خیار) نیز باقی میماند. یعنی اگرچه یکی از طرفین دارای حق فسخ است، اما تملیک از همان لحظه عقد انجام میشود و تنها در صورت استفاده از خیار، عقد منحل میشود و آثار آن برمیگردد.
🏛️ تفاوت با عقود عهدی
در مقابل عقد تملیکی، عقود عهدی قرار دارند که صرفاً ایجاد تعهد میکنند. مثلاً در قرارداد ساخت خانه، کارفرما صرفاً متعهد به پرداخت هزینه و پیمانکار متعهد به انجام کار است، اما تا انجام کامل تعهدات، مالکیت منتقل نمیشود. در حالی که در بیع، با انعقاد عقد، انتقال مالکیت محقق میشود.
در جمعبندی باید گفت که وصف تملیکی بودن، نهتنها ماهیت بیع را مشخص میکند، بلکه آثار مهمی نظیر ضمان معاوضه، ضمان درک، حق حبس و اثر فوری در انتقال مالکیت را در پی دارد.
معوض بودن عقد بیع و آثار حقوقی آن در قراردادها
یکی دیگر از ویژگیهای اساسی عقد بیع، معوض بودن آن است. منظور از معوض بودن، وجود عوضین (دو مال یا حق مالی) در دو سوی معامله است؛ به این معنا که هر یک از طرفین در مقابل مالی که واگذار میکند، مالی دیگر را دریافت مینماید. این وصف، بیع را از عقود رایگان مانند هبه یا وصیت متمایز میسازد.
🧾 بیع؛ مبادلهای متقابل
در عقد بیع، فروشنده، مبیع (مثلاً یک خانه) را به خریدار تملیک میکند و در مقابل آن، ثمن (پول یا مال دیگر) را دریافت مینماید. بنابراین بیع برخلاف عقود رایگان، همیشه با تبادل دو ارزش مالی همراه است. اگر یکی از این دو وجود نداشته باشد، عقد فاقد صفت معوض بودن است و دیگر «بیع» محسوب نمیشود.
⚖️ آثار حقوقی معوض بودن عقد بیع
🟠 ۱. وجود الزام متقابل
در نتیجه معوض بودن بیع، الزام متقابل میان طرفین شکل میگیرد. بهعبارت دیگر، فروشنده فقط زمانی مکلف به تسلیم مبیع است که خریدار نیز ثمن را بپردازد و بالعکس. این موضوع مستند به حق حبس است که در ماده ۳۷۷ قانون مدنی نیز به آن اشاره شده است.
🟠 ۲. ضمان معاوضی
معوض بودن بیع بهمعنای آن است که اگر یکی از عوضین از بین برود یا باطل شود، عوض دیگر نیز از بین میرود یا بازگردانده میشود. مثلاً اگر مشخص شود که مبیع متعلق به فروشنده نبوده، خریدار نیز الزامی به پرداخت ثمن ندارد و باید مبلغ پرداختی به او بازگردانده شود.
🟠 ۳. خیار غبن و تعادل عوضین
در عقود معوض مانند بیع، اگر بین ارزش مبیع و ثمن عدم تعادل فاحش وجود داشته باشد و این امر موجب غبن (فریب یا ضرر غیرمتعارف) شود، زیاندیده حق فسخ معامله دارد. این امر با هدف حفظ عدالت و جلوگیری از سوءاستفاده از ناآگاهی یا ضعف یکی از طرفین پیشبینی شده است.
🟠 ۴. عدم امکان انتقال رایگان
در بیع، انتقال مال بدون دریافت عوض یا با شرط رایگان بودن، باعث ابطال عقد میشود؛ چرا که معوض بودن، جزء ذات بیع است. البته اگر قصد واقعی طرفین، عقد دیگری مانند صلح یا هبه باشد، امکان صحت آن تحت عنوان دیگر وجود دارد.
🔍 تفاوت با سایر عقود در معوض بودن
بر خلاف بیع، برخی عقود رایگان هستند؛ مثلاً در هبه، انتقال مال بدون دریافت عوض صورت میگیرد. یا در وصیت تملیکی، مال بدون عوض پس از فوت موصی منتقل میشود. این عقود هرچند انتقالدهنده مالکیت هستند، اما فاقد وصف معوض بودناند و به همین دلیل آثار متفاوتی از بیع دارند.
لزوم عقد بیع و نقش آن در ثبات معاملات
یکی از اوصاف مهم عقد بیع که آثار گستردهای در حقوق معاملات دارد، لازم بودن آن است. عقد لازم، بهمعنای عقدی است که طرفین نمیتوانند آن را بهصورت یکجانبه فسخ کنند؛ مگر در مواردی که قانون یا توافق خاصی این اختیار را برای آنها پیشبینی کرده باشد. این ویژگی در ماده ۲۱۹ قانون مدنی مورد تصریح قرار گرفته است:
«عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد، بین متعاملین و قائممقام آنها لازمالاتباع است، مگر اینکه به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود.»
📌 مفهوم عقد لازم
عقد لازم در برابر عقد جایز قرار دارد. در عقد جایز، مانند وکالت یا ودیعه، هر یک از طرفین میتواند هر زمان که بخواهد عقد را بر هم بزند. اما در عقد بیع، بهعنوان عقدی لازم، طرفین پس از انعقاد دیگر نمیتوانند معامله را فسخ کنند، مگر به یکی از دلایل زیر:
- وجود خیار قانونی (مثل خیار غبن، خیار عیب، خیار شرط و غیره)
- اقاله (تراضی طرفین برای فسخ عقد)
- تحقق یکی از شرایط فسخ قانونی
🧠 تحلیل فقهی و قانونی لزوم در بیع
فقهای امامیه و قانون مدنی، اصل را بر لازم بودن عقد بیع گذاشتهاند. حتی در معاطات (یعنی بیعی که بدون لفظ و فقط با رفتار انجام میشود)، اصل لزوم برقرار است. بهجز در موارد خاصی مانند بیع حیوان که تا سه روز خریدار حق فسخ دارد، یا بیع در مجلس عقد که «خیار مجلس» تا زمانی که طرفین از هم جدا نشدهاند باقی است، اصل بر غیرقابل فسخ بودن است.
📎 لزوم و نقش آن در امنیت حقوقی
لزوم عقد بیع، باعث ثبات معاملات و امنیت در روابط اقتصادی میشود. اگر هر یک از طرفین میتوانستند هر زمان که خواستند قرارداد را به هم بزنند، نهتنها اجرای تعهدات مختل میشد، بلکه اعتماد عمومی به نظام معاملاتی نیز کاهش مییافت.
برای نمونه، تصور کنید فروشنده ملکی را فروخته و خریدار مبلغ را پرداخت کرده و قصد انتقال سند دارد؛ اگر فروشنده بتواند یکجانبه معامله را فسخ کند، بیاعتمادی گستردهای در بازار املاک ایجاد میشود. بنابراین، لازم بودن بیع تضمینکننده اجرای تعهدات و جلوگیری از سوءاستفاده در قراردادهای خرید و فروش است.
🛑 استثنا: شرط خیار و اسقاط آن
در برخی قراردادها، طرفین اختیار فسخ را برای مدتی تعیین میکنند؛ این حق فسخ شرطی باید مدتدار باشد وگرنه هم شرط و هم عقد باطل خواهد بود. از سوی دیگر، طرفین میتوانند در قرارداد، خیارات قانونی خود را اسقاط کنند، مانند شرط معروف:
«طرفین با توافق صریح کلیه خیارات قانونی خود را اسقاط مینمایند.»
البته این اسقاط شامل خیارهایی که برای جبران تخلف و جلوگیری از ضرر توافق شدهاند نمیشود. بد نیست در مورد اسقاط کافه خیارات در قرارداد ها که مربوط به این موضوع است، مطلب مربوطه را مطالعه نمایید.
رضایی بودن یا تشریفاتی بودن عقد بیع در حقوق ایران
یکی دیگر از اوصاف مهم عقد بیع، رضایی بودن آن است. منظور از عقد رضایی، عقدی است که صرفاً با ایجاب و قبول طرفین و بدون نیاز به تشریفات خاص منعقد میشود. اصل بر رضایی بودن عقود در فقه امامیه و حقوق ایران پذیرفته شده است، مگر اینکه قانون یا عرف خاصی، تشریفات اضافی برای صحت آن تعیین کرده باشد.
📌 مفهوم رضایی بودن در عقد بیع
در عقد بیع، هنگامی که فروشنده و خریدار دربارهی مبیع و ثمن به توافق برسند و ایجاب و قبول رد و بدل شود، عقد کامل است. برای مثال، زمانی که شخصی از فروشگاهی کالایی را برمیدارد و هزینه آن را پرداخت میکند، عقد بیع شکل گرفته است؛ بدون نیاز به سند کتبی، شاهد، یا تشریفات خاص.
🧠 موارد استثنایی: بیعهای غیر رضایی
با وجود اصل رضایی بودن، قانونگذار در برخی موارد تشریفات خاصی برای صحت بیع مقرر کرده است. این موارد عبارتاند از:
📎 ۱. بیع صرف (طلا و نقره)
در این نوع بیع، طبق ماده ۳۶۴ قانون مدنی، قبض (تحویل مبیع) شرط صحت عقد است و صرف ایجاب و قبول کافی نیست. بیع صرف، از عقود عینی به شمار میرود.
📎 ۲. بیع اموال غیرمنقول ثبتشده (مانند ملک)
مطابق مواد ۲۲، ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک، بیع املاک باید به ثبت رسمی در دفاتر اسناد رسمی برسد وگرنه نه در ادارات و نه در محاکم پذیرفته نمیشود. بنابراین، بیع املاک، یک عقد تشریفاتی محسوب میشود.
ماده ۴۸ قانون ثبت: «سندی که مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده، در هیچیک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.»
⚖️ مبایعهنامه؛ تعهد به انجام بیع رسمی
در معاملات ملکی، معمولاً ابتدا قراردادی به نام مبایعهنامه بین طرفین تنظیم میشود که هدف از آن، تعهد به انجام بیع رسمی در آینده است. مبایعهنامه، خود یک عقد لازم محسوب میشود اما اثر آن تملیکی نیست، بلکه متعهد کننده است.
🛑 بیع بدون تشریفات در اموال ثبتشده؛ باطل است
اگر در مورد اموال غیرمنقولی که باید طبق قانون ثبت شوند، بیع بدون رعایت تشریفات قانونی انجام شود، قرارداد بیاثر خواهد بود و مالکیت منتقل نمیشود. در اینجا اگرچه رضایت طرفین وجود دارد، اما به دلیل فقدان تشریفات لازم، عقد صحیح نیست.
در جمعبندی باید گفت که:
- بیع در اصل عقدی رضایی است
- اما در موارد خاص، مانند بیع طلا و نقره یا املاک، ممکن است تشریفاتی یا عینی باشد
سوالات متداول
در ادامه این مطلب سوالات متداول پیرامون اوصاف عقد بیع را مشاهده می فرمایید که توسط پرسشگران از مجموعه ایران لگال در قالب مشاوره حقوقی تلفنی مطرح شده است و به اختصار در اینجا آورده شده است:
❓ تفاوت عقد بیع با هبه معوض چیست؟
✅ عقد بیع و هبه معوض تفاوتهای مهمی دارند؛ از جمله اینکه احکام خاصه بیع در هبه معوض جاری نیست. برای نمونه، حقوقی مانند حق شفعه یا خیار تأخیر ثمن که مختص عقد بیع هستند، در هبه معوض اعمال نمیشوند. همچنین در بیع، معوض بودن جوهری است، اما در هبه معوض، معوض بودن جنبه تبعی دارد.
❓ مشتری برای پرداخت باقیمانده ثمن قرارداد، دو چک ششماهه به بایع میدهد. شرط شده است که اگر یکی از چکها وصول نشود، قرارداد منتفی است. نوع شروط قراردادی و وضعیت عقد را توضیح دهید.
✅ در این قرارداد، شروط قراردادی از نوع شروط فاسخ محسوب میشوند. به این معنا که اگر شرط تحقق نیابد (مثلاً چک وصول نشود)، عقد از زمان تحقق شرط، منحل و بیاثر میگردد. طرفین ملزم به رعایت این نوع شرط بوده و از نظر حقوقی، آن را میتوان مبنای پایان یافتن خودکار قرارداد دانست.
❓ پسر من زمینش را به دوستش منتقل کرده و شرط کرده که دوستش ماشینش را نیابتی و مجانی به او تملیک کند. این چه نوع عقدی است؟
✅ این قرارداد، نمونهای از عقد بیع مشروط است که در آن شرط به نفع ثالث (پسر شما) درج شده است. چنین شرطی طبق قانون مدنی معتبر بوده و برای طرف مشروطعلیه (دوست خریدار)، الزامآور خواهد بود. درج شرط تملیک مال دیگر به شخص ثالث در متن بیع، از نظر حقوقی بلامانع است.
❓ برای فروش موبایل به استان دیگر چگونه قرارداد بیع را امضا کنیم و تاریخ وقوع بیع کی خواهد بود تا از کلاهبرداری جلوگیری کنم؟
✅ برای فروش بیناستانی، میتوانید از روشهایی مانند امضای الکترونیکی، ارسال نسخه قرارداد با پست سفارشی یا استفاده از پلتفرمهای امن معامله بهره بگیرید. تاریخ وقوع بیع زمانی است که هر دو طرف، قرارداد را امضا و ایجاب و قبول واقع شود. توصیه میشود از روشهای مطمئن مانند پرداخت از طریق درگاه رسمی یا پرداخت نقدی حضوری با رسید کتبی استفاده شود.
❓ برای خرید و فروش انبوه پرندگان زینتی بین فروشنده و خریدار چه نوع قراردادی باید تنظیم و امضا شود؟
✅ برای این نوع معاملات، تنظیم قرارداد بیع کتبی الزامی است. این قرارداد باید شامل اطلاعات دقیق مانند نوع، تعداد، ویژگیها، قیمت، زمان تحویل و محل تحویل باشد. همچنین درج بندهایی درباره بیمه، خسارت در حین حملونقل، فسخ یا تأخیر در پرداخت توصیه میشود تا از بروز اختلافات جلوگیری گردد.
❓ چه خصوصیاتی در عقد بیع وجود دارد که در عقود دیگر نیست؟
✅ عقد بیع دارای ویژگیهایی مانند معوض بودن، تملیکی بودن، لازم بودن و گاه مغابنهای بودن است. برخلاف برخی عقود دیگر مانند صلح یا هبه، که ممکن است رایگان، جایز یا غیرمعوض باشند، عقد بیع الزامآور بوده و انتقال مالکیت و پرداخت عوض، در آن جوهرهای و اساسی است.